/rss" />
موران
رصد و نقد ،دفاع از حقانیت و آبادانی

مصدق : نوکری در لباس قهرمان

"در ساعت یک بعد از ظهر  پریروز  جاده نظامی سلطنت آباد وضع دیگری بخود گرفته بود ، ماشین های نظامی و اتومبیل های خبرنگاران خارجی با سرعت زیادی بطرف سلطنت آباد در حرکت بودند و چون قبلا اطلاع داده شده بود که ساعت سه بعد از ظهر  محاکمه آغاز خواهد گردید   تا ساعت دو و نیم بعد از ظهر کلیه خبرنگاران داخلی و خارجی تماشاچی هایی که موفق بدریافت  کارت ورودی شده بودند در سلطنت آباد حاضر شده بودند."

این متن پاراگراف اول  کتاب محاکمه و دفاع دکتر مصدق را تشکیل می دهد.

شماره ثبت کتاب1981-1//8/37

100 صفحهانتشارات: ؟؟

 

محاکمه  در تالار آیینه ، قسمت شرقی باغ سلطنت آباد  برگزار می شود.چهار آیینه بزرگ از چهار طرف اتاق  روی دیوار گذارده شده اند.

در بالای در غربی طالار قابی قرار دارد که "فرمایشات اعلحضرت  همایون شاهنشاهی در جشن بیست و سوم اسفند ماه 1317 "آویزان شده است و با جمله ی "افسران م...(ناخوانا)" شروع می شود. در بالای سر قظات هم تمثال بزرگ اعلیحضرت  همایونی الصاق و تمثال شاهنشاهی  در روی آن نصب شده است .

صد نفر از خبرنگاران خارجی و داخلی  و عکاس و وابسته های سفارتخانه ها حاضرند . در میان تماشاچیها سه خانم هم دیده می شود.

سرتیپ ریاحی به اتفاق وکلای مدافع خود آقایان سرلشگر میر جلالی ، سرتیپ نصیر زند و سرتیپ معین ، سرهنگ شاهقلی و سرهنگ آزمین  وارد و در سمن چپ تالار می نشینند.

سرهنگ مقبلی رییس دادگاه و آقایان سرتیپ شیروانی  و سرتیپ خزائی  و اعضای دادگاه  و سرتیپ آزموده به اتفاق چهار سرهنگ  دادیاران خود وارد تالار می شوند.

آقای مصدق به اتفاق وکیل مدافع شان  سرهنگ بزرگمهر وارد می شوند.

 به محض ورود مصدق عکاسان عکس می گیرند، مصدق می گوید " یک عکس خوب از متهم بگیرید." در این حال پایشان می لغزد و نزدیک است زمین بخورد که بلافاصله ایشان را در جای ایشان در کنار وکیل مدافع می نشانند.

ساعت سه بعد از ظهر  با قرائت ماده 193 در مورد حفظ  نظم دادگاه و جریمه 15 روزه ی برهم زدن نظم دادگاه جلسه شروع می شود.

متهمین:

 دکتر مصرق فرزند هدایت  شغل نخست وزیر  و شیعه و ملیت ایرانی عیالوار و با شماره شناسنامه 2097 سن بین 72و 73 سال

سرتیب تقی ریاحی  فرزند --- شغل افسر عیالوار  شماره شناسنامه 30998 سن 44 سال

رییس دادگاه می گوید که به موجب ماده 144 قانون دادرسی ارتش  متهمین و وکلای مدافه  باید مواظب اظهارات خود باشند و  بموجب ماده  194  وکلای مدافع نباید بر خلاف وجدان و قوانین اظهاراتی بنمایند و با نزاکت سخن بگویند. ماده 195: اگر متهمین تذکری درباره ی عدم صلاحیت دادگاه دارند بیان کنند.

 مصدق در این زمان گفت : که در دوره 15 وقتی انتخابات مجلس شروع شده بود عده ای بخانه ام آمدند و گفتند که فردا بیایید در مسجد شاه  بگویید که انتخابات آزاد است و دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد.

رییس دادگاه تذکر می دهد که فعلا راجع به صلاحیت دادگاه صحبت کنید . دادستان هم تذکر می دهد که متهمان روند دادگاه را به انحراف می کشانند.

بعد از آن ادعانامه را ذکر می کنند.

رییس دادگاه از مصدق می خواهد مرحله به مرحله پیش برود و فعلا فقط درباره عدم صلاحیت دادگاه صحبت کند.

مصدق خطاب بدادستان می گوید :آقا شما لیسانسه هستید.{دادستان گفت ( شما حق ندارید بپرسید )}. آقای رییس دادگاه این آقا تحصیلاتی ندارد. اینها مقدمه عدم صلاحیت دادگاه است .

مصدق من که می خواهم اعدام شوم باید حرف های خود را بزنم.آقا  - من چکار دارم که شما مامویت دارید و باید زود بروید  و اگر شما ماموریت دارید و باید زود بروید  و اگر شما نمی خواهید دفاع کنم من می روم و شماهم حکم اعدام مرا صادر فرمایید.

رییس راجه به این سه سوال در باره ی عدم صلاحیت دادگاه  مرحمت نمی فرمایید.

دکتر مصدق کدام سه سوال .

سرهنگ بزگمهر (وکیل مدافع دکتر مصدق)- سه سوال عدم صلاحیت ، نقض پرونده و مرور زمان.

دکتر مصدق- آقا این مقدمات دارد تا این مقدمات را نگویم تا صغری و کبر نچینم نمیتوانم نتیجه بگیرم.

رییس دادگاه صحبت خود را بقرمایید و لی خارج از موضوع صحبت نفرمائید.

دکتر مصدق می گوید که در شب روز 25 مرداد دستخط عزل اینجانب از نخست وزیری ابلاغ شد. اگر بعد از این تاریخ مرتکب خلاف قانون شده ام باید دادگاه به این امر رسید گی کند و اگر قبل از این تاریخ در دوران مسئولیت  جرمی مرتکب شده باشم باید بر اساس اصل 69 متمم قانون اساسی  دیوان کشور  صلاحیت رسیدگی را دارد .

و طبق اصل 46 متمم قانون اساسی عزل و نصب وزراء بموجب فرمان همایون پادشاه است و این یک اصل غیر از یک جنبه تشریفاتی اثر دیگری نداید. طبق اصل 44 قانون اساسی شخص پادشاه از مسئولیت مبری است.

اگر سه چیز درست روشن شود حقیقت ملوم می شود .

1-   آیا کودتایی واقع شده یا نشده ؟2 -چرا دستخطی که تاریخ صدور آن 22 مداد است ساعت یک نصف شب روز 25 مرداد ابلاغ کرده اند  آیا غیر از این است که می خواسته اند با قوای انتظامی سازش و زمینه  اجرای آنرا مهیا کنند .3- چرا قبل از دستگیری من آقایان وزیر خارجه و وزیر راه و آقای مهندس ریزکزاده  نماینده مجلس شورای ملی را در شمیران  منازل خود دستگیر و بسعد آباد برده اند و تا ساعت 5 روز 25 مرداد در آنجا توقیق بوده اند؟ 4- چرا سیم های تلفن مربوط بستاد ارتش را قطع و تلفن خانه بازار را اشغال کرده اند؟

 

ماده واحده ی20 مرداد 1331 که برای شش ماه تصویب شده بود بعد در 30 دیماه برای یکسال تمدید شد اینجا عینا  نقل می شود " بشخص آقای دکتر محمد مصدق نخست وزیر اختیاز داده می شوداز تاریخ  تصویب این قانون مدت 6 ماه لوایحی را که برای اجرای مواد 9 گانه برنامه دولت ضروریست و در جلسه هفتم مرداد ماه 1331  مجلس شورایملی و در جلسه یازدهم مرداد ماه 1331 مجلس سنا بشرح ذیل :

1-  صلاح قانون انتخابات  مجلس شورایملی و شهرداری ها

2-  اصلاح امور مالیو تعدیل بودجه  بوسیله تقلیل د رمخارج و برقراری مالیات های مستقیم در صورت لزوم مالیات های غیر مستقیم

3-  اصلاح امور اقتصادی بوسیله افزایش تولید و ایجاد کار و اصلاح قوانین پولیو بانکی .

4-  بهره بردار ی از ممادن نفت کشور با رعایت فانون 9 ماده اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و تهیه و تدوین اساسنامه  شرکت ملی نفت .

5-  اصلاح سازمانهای اداریو قوانین استخدام کشوریو قضایی و لشگری

6-  ایجاد شورای محلی در دهات به منظور اصلاحات اجتماعی بوسیله وضع عوارض

7-  اصلاح قوانین دادگستری

8-  اصلاح قانون مطلوعات

9-  اصلاح  امور فرهنگی و بهداشتی و وسایل ارتباطی

تصویب شده است تهیه نموده و پس از آزمایش آنها را منتهی در ظرف ششماه که مدت اختیارات است  تقدیم مجلسین نمایند و تا موقعی که تکلیف آنها در مجلسین  معین نشده لازم الجرا می باشد ." و هیچ مقامی حتی محاکم قضائئ نمی تواننند از اجرای لوایح قانونی  اینجانب خودداری نمایند و متخلفین  بر طبق ماده 129 قانون مجازات که عینا در فوق نقل شده باید مورد تعقیب قرار گیرند وبموجب ماده 129 دادشتان که مانع اجرا ی من شده باید در همین جا توقیف شود.

علت اختلاف شاه با دولت

تا آخرین ساعت روز 24 مرداد هیچ اختلافی بین دربار شاهنشاهی  و اینجانب وجود نداشت .اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بابرخی از نظارت من درباره مملکت و شاهنشاه موافق نبودند که یکی از آنها همین اصل 46 متمم قانون اساسی بود که  که مقامات عالیه آنرا مخالف  اصول مشروطیت و عادات و سنن پارلمانی سایر ممالک مشروطه می دانستند . و نیز اصل 60 متمم در باره (فرمانفرمای کل قشون  بری وبحری ) برای جلوگیری از سوء استفاده از اینها در غیر مورد خود  است . دست های مرموزی نگذاشت این ها در مجلس مطرح شود. نکته دیگر 5600 رقبه ای که از اعلیحضرت فقید به دولت رسیده بود و مجلس شورای ملی در دوره 15آنرا به علیحضرت همایون شاهنشاهی واگذار کردند تا موقوفه خاندان پهلوی کنند و عواید آنرا بصرف سازمان شاهنشاهی برسانند.که این پول هم جوابگوی مخارج شاهنشاهی و سازمان شاهنشاهی نبود و  شاه می گفت که باید دولت این هزینه ها را بپردازد.

هروقت می خواست آزمایش از افکار عمومی بکنم از مجلسین تقاضای رای اعماد می کردم ، چون می دانستم اکثریت مجلسین با ادامه خدمت من موافق نیستند  و هر رای که می دهند  روی افکار عمومی است لذا بهمراهی و حمایت مردم باز امیدوار می شدم و به خدمت ادامه می دادم.

همه منتظر بودندکه شاه بعد از این کودتا  در امور دولت دخالت کنند و مقرر فرمایند که مرتکبین تعقیب شوند  نه اینکه  کیفر خواست آقای سرتیپ آزموده  را توجیه و راهی بغداد شوند.

         

نظرم این است که  روزی  محمد علی شاه از من خواست که به جهت آشنایی من با  با مرحوم آیت الله آقا سید عبدالله بهبهانی  سوئ تفاهم بین آنها را رفع کنم. گفتم چه احتیاجی به این کار دارید . گفتند مگر نمی بینید که مردم دور ایشان جمع شده اند و با من مخالفت می کنند. گفتم که آیت الله دکانی باز کرده و متاعی می فروشند که آن مشروطه است و مردم خریدازند و شما هم اگر همان متاع  را بفروشید دکان ایشان تخته می شود و تنها نه مشتریان ایشان که مشتریان دکانین دیگر هم بشما مراجعه می کنند .  می دانید جواب او بمن چه بود  این بود که (سرم بوی قرمه سبزی می دهد.

بعد از این مطالب رییس دادگاه با تمسخر طولانی بودن کیفر خواست و دفاعیه تنفس اعلام کرده و دادگاه ختم می شود و  ادامه دادگاه ساعت ده صبح فردا  دوشنبه 18 آبان دوباره بر گزار خواهد شد.

 ص26

 

ش.مرادی  

یارپاق لار :


Powerd By : ARZUBLOG.COM