نمونه آبی که برای آزمایش به یک مرکز فرستاده می شود ، قطعا پاسخی دارد که باید به اطلاع عموم برسد .
ابلهانه است که آب آشامیدنی ملت را موضوع سیاسی بدانیم.
لزوم ارتباط با کشور های همسایه برای هیچ یک از شهروندان پوشیده نیست . اما پنهان کاری عوارض مربوط به فعالیت کشور های همسایه ولو دوست، تاثیرات آن بر سلامت شهروندان و ملت موضوعی نیست که بتوان با سیاسی نامیدن آن ، جلوی مطرح شدن آنرا گرفت .
تعریف منافع ملی شاید با گذشتن از منافع خاص یک نفر یا طیف خاص سیاسی یا فرهنگی میسر باشد ، اما ارایه تعریفی از منافع ملی بدون توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر یک منطقه و برای عدم بهرمندی ساکنان یک منطقه از یک فرصت همیشگی و تلاش برای سرکوب نیاز به نام دفاع از منافع ملی ، اقتصاد ملی یا هر عنوان دیگری و در واقع برای بهره برداریهای سیاسی و سیاسی کاریها کاری زشت و ناپسند است.
شکی نیست هر طرح خوبی مزایا و معایب خاص خود را دارد. مزایای کار اگر بیش تر و تاثیر گذارتر از معایب آن باشد باید به دنبال اصلاح معایب و ارایه راهکار های مناسب برای تصحیح امور بود.
باید اولویت منافع ملی در منطقه ای که بی کاری فقر و مهاجرت در آنجا حرف اول را می زند،رفع این معضلات است . وقتی با گذر این همه سال از عمر انقلاب کمترین برنامه ریزی موثری برای تغییر در وضع اقتصادی مردم این ناحیه برداشته نشده است . بهتر بود به جای مانع تراشی در رفع فقر و بی عدالتی ها و ناملایمات متاثر از آن که همه به خوبی از آن مطلع هستید ، به صورت واقع بینانه به مسئله مناطق آزاد و مشکلات آن پرداخته می شد.
نقل قول"
دو اقتصاددان درجدال با ترکان در برنامه تیتر امشب اظهارداشتند: درشرایطی که مناطق آزاد تجاری درکشورهمچنان معبر واردات است واز اهداف خود درحمایت تولید و جذب سرمایه های خارجی فاصله دارد آیا افزایش آن منطقی است؟"
هیچ کسی از افزایش واردات (البته اگر منظور افزایش واردات در کالاهای مصرفی باشد ) حمایت نمی کند . کما این که توضیحات منطقی جناب آقای ترکان هم باعث نشد که دو اقتصاددان!!! و مجری برنامه که در مقام مخالف بودند از سخنان دو پهلو ی خودشان بکاهند.
تاکید طوطی وار استاد دانشگاه!!!(ابراهیم رزاقی استاد دانشگاه) بر دلار ارزان و عدم اشاره ایشان بر نکات مهم و کلیدی منظور از بازگشایی یک منطقه آزاد این نکته را به شنونده منتقل می کرد که به هیچ وجه قرار نیست منطقه آزاد در مناطق بازگشایی شود.
: استاد محترم! دلار ارزان ربطی به منطقه آزاد یا غیر آزاد ندارد. اصلا ربطی به بازگشایی یا بستن منطقه آزاد ندارد . منطقه آزاد برای مدیران کار آمد و البته استادان فهمیده ای که خلاقیت ارایه راهکار برون رفت از مشکلات و افزایش بهره وری از این مناطق را دارند یک فرصت است . اقتصاد مریض یک مملکت دوایش در بستن مناطق آزاد نیست .بهتر است دروس دوره کاردانی حسابداری و کار آفرینی تان را هم بخوانید .
"در همین برنامه ابراهیم رزاقی استاد دانشگاه در انتقاد به افزایش مناطق آزاد درکشور برخلاف مصالح اقتصادی گفت: در قانون اساسی صحبت از استقلال شده است و این به معنای از بین رفتن وابستگی و جلوگیری از خام فروشی است."
استاد محترم! مرقوم نفرمودید این سخنان وطن خواهانه شما و بیان و تفسیر از قانون به چه نیتی است .
"وی افزود: در اقتصاد ما از تولید دفاع نمی شود 1و دولت درآمد خود را از محل
دریافت مالیات از ثروتمندان تأمین نمی کند 2و دست به خام فروشی می زند.3
رزاقی گفت: حالا در این وضعیت 4مناطق آزاد تولید می کنیم ولی سوال این است،
آیا مناطق آزاد از تولید حمایت می کنند 5در حالیکه ما دلار ارزان را به
عنوان رانت دراختیار6قرار می دهیم."
کجا بودید وقتی همین چند وقت پیش بخش های دیگری از مناطق آزاد تصویب شد. شما چه کسانی هستید که از تولید دفاع نمی کنید. همه دولت های این کشور از تولید دفاع کرده اند.
1.2.3جان من این سه جمله ای که بدون مکث و حول یک موضوع ادا کرده اید چه ربطی به هم دارند؟.
"وی اضافه کرد: با دلار ارزان چشم7 از سود 20 درصدی تولید می ببندیم و به
سود 200 درصدی واردات 8روی می آوریم و وقتی همه چیز به واردات ختم می شود
دیگر تولید و توسعه بی معناست9. این استاد دانشگاه تصریح کرد: به جای افزایش
مناطق آزاد بهتر است برای تولید و خام فروشی نکردن وقت بگذاریم10. وی گفت:
ما در بحث صادرات عموماً خام صادر می کنیم11 و کشور ما از طریق واردات دلار
ارزان مصرف می کند.12"
ابراهیم رزاقی افزود: همه عناصر اقتصادی از رانت دلار
ارزان استفاده می کنند 12و هر تولیدی که صورت می گیرد این رانت در داخل آن
هست13 حال باید پرسید وقتی که ما صادر می کنیم چقدر در برابر ارزبری قبلی
ارزآوری دارد؟
جناب رزاقی !
وقتی اساس اقتصاد ما دولتی و رقابت در اقتصاد بی معنی است . شما از چه تولیدی حرف می زنید. بسته نگه داشتن مرزها به سود تولید کنندگان اجناس بی کیفیت و بنجل هست. شما ناراحت دلار ارزان قیمت هستید . خوب ، دلار ارزان قیمت ندهید.
یکی از مزایای مناطق آزاد تسهیل تبادل کالاست .منطقه ما به لطف استادان نفهمی مثل شما خرابه ای بیش نیست.ما در این مناطق شمال غرب و نواحی مغان اصلا نان برای خوردن نداریم که نگران اقتصاد مان باشیم . در این منطقه بیشترین چیزی که به چشم می آید فقر و بدبختی است.
ما صدها کیلو متر با همسایه های شمالی مان مرز داریم و ملت ما از فقر و بدبختی نگران نان شب شان هستند .
کی قرار است انقلاب را صادر کند. تا شما بخواهید صبحانه تان را با کره و مربا و ... نوش جان کنید . آنها انقلاب ما را از همین نزدیکی با چشمان غیر مسلح می بینند.
انقلاب را نمی توان با شکم های گرسنه این ملت صادر کرد.
حالا شما هی بی ربط حرف بزن...
مناطق ازاد ما معایب دارند درست ، ولی مزیت هایی هم دارند که به چشم شما نمی آید .چون شما فقط به منافع خودتان فکر می کنید. استقلال کشور چه منافاتی با ترقی یک بخش از مملکت دارد؟
"
وی با طرح این سؤال که آیا تحریم ها برای کشور
خردکننده بوده است؟ گفت: سال پیش ما 70 میلیارد دلار واردات داشتیم که 50
میلیارد دلار آن کالا و 20 میلیارد دلار آن خدمات بود یعنی اگر واردات درست
انجام می شد باید 7 میلیون شغل ایجاد می شد."
شما چرا این آمار های خودتان را اصلاح نمی کنید. بخش عظیمی از این واردات اصلا ربطی به مناطق آزاد ندارد. از این جهت که مناطق آزاد تنها گذرگاه این کالاها و رسیدن به دست صاحبان اصلی انها در مناطق مرکزی ایران است. اینها اگر هم دلار ارزان گرفته باشند . ربطی به مناطق آزاد ندارد ، چون جای دیگری هستند و می توانستند از مناطق دیگری هم کالاهایشان را ترخیص کنند.
"آیا تحریم ها برای کشور خردکننده بوده است؟"
یادم می آید کسی در دولت قبلی گفت : سیب زمینی در محله ما ارزان است بیایید از آنجا خرید کنید. واقعا فکر می کنید که تحرم ها خرد کننده نبوده اند. ولی فکر نکنم شما که گاه گاهی هوس خرید و عوض کردن حال و هوایتان می افتید از میزان واقعی تورم در کشور خبر داشته باشید.چون ظاهرا آمارهای غیر واقعی تان را ملاک می دانید.
در کشوری که هر کسی برای خودش یک آمار ملی ارایه می کند این چیزها اصلا تعحب آور نیست !
ولی تردید در مورد اثرات تحریم ها یک عوام فریبی آشکار است.
"دبیر شورای عالی مناطق آزاد در پاسخ اظهار داشت: از سه
میلیارد و 800 میلیون دلار واردات مناطق آزاد سه میلیارد دلار آن فقط
کالایی است که از مناطق آزاد عبور می کند یعنی واردات به منظور توزیع یا
فروش در مناطق آزاد نیست بلکه 800 میلیون دلار آن کالایی است که در منطقه
آزاد صرف مواد اولیه صنعتی یا کالای همراه مسافر شده است."
ترکان افزود: ما هفت منطقه آزاد و 65 منطقه ویژه
اقتصادی مصوب داریم که از این تعداد 28 منطقه ویژه دایر شده است ضمن اینکه
در مناطق ویژه خرده فروشی کالا وجود ندارد.
وی گفت: 22 سال تجربه مناطق آزاد نشان می دهد ما ضمن دستاوردهایی که داشته
ایم باید اشکالاتمان را بشناسیم و رفع کنیم نه اینکه بعد از شناختن
اشکالات مناطق آزاد را ببندیم.
دبیر شورای عالی مناطق آزاد افزود: کل واردات هفت منطقه آزاد که به صورت
کالای همراه مسافر در فروشگاه های این مناطق فروخته شده 260 میلیون دلار
است.
ترکان گفت: در میان سه میلیارد و هشتصد میلیون دلار کالایی که عملیات شده
است آیا 260 میلیون دلار کالای همراه مسافر کشور را نگران کرده است؟
هدف این برنامه این بود که این دو نفر استاد علم و ادب و فرهنگ و هنر ماهیت مناطق آزاد را به کل بد جلوه دهند و در این راه همه تلاششان را کردند . اینکه چقدر توانستند روی بیننده تاثیر بگذارند به بیننده اش ربط دارد.
تنزل سطح کارشناسی و برابر دانستن آن با بیان نظرات از من درآوردی و دلبخواهی از بارزه های این نقد و میز نسبتا گرد بود.
انقلاب و اسلام و قانون اساسی و جمهورت و ولایت فقیه ربطی به هذیان گویی های یک مشت سیاسی کار ندارد. مردم بهتر است سخنان سخیف این مخالفان را به پای انقلاب ننویسند. اینها از معده خودشان حرف زده اند. و این انقلاب مال همه ی ملت ایران است . و همه باید در آن برابر باشند.
می خواستم در مورد بقیه سخنان این آقایان مخالف از جمله سخنان بی ارزش جناب آقای روح الله ایزد
خواه ک.ا. ر ش.ن.ا.س . اق. ت. ص. ا. د (کارشناس اقتصاد ) و البته جناب استاد بیشتر بنویسم. باشد برای بعد....
در ادامه مطلب از قول دکتر مصدق می خوانیم که وی بر اثر ترس از ایمنی جان خود نیروها و تانکها و ابزار آلات جنگی زیادی را در اطراف خانه شان مستقر می کنند .مصدق با تاکید می گوید که چندین بار از سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش خواسته بود که قوای دفاعی خانه را تقویت کند. و ایشان هم عنوان می دارند که کامیونی را شبها در عرض جاده می گذارند تا اگر جمعیتی رو به خانه آنها بیایند دوچرخه سواران مواظب بقوای انتظامی اطلاع دهند و آنها هم دفاع کند.
فکر کودتا مصدق را رها نمی کند. مدام فکر میکند که عده ای قرار است کودتا کنند . او خبر کودتا را می گوید اما منبع دقیق آنرا ذکر نمی کند. مصدق به بدادگاه می گوید که به دلیل ترس از همین کودتا از ریس ستاد ارتش می خواهد تا اگر به غیر از این چهار تانگ گارد شاهنشاهی در سعد آباد تانگ دیگری هم هست . و با شنیدن جواب تصدیق . از رییس ستاد ارتش می خواهد که تانگ ها را به اطراف خانه او بیاورند و از او در برابر کودتا(ی فرضی) مقابله شود.
شاه بعد از اطلاع از خبر نظرشان این است که تانگها به صورتی به شهر آوده شود که زننده نباشد.
{ م - فرضیه احتمالی این است که آنگونه که شاه از تقلای مصدق برای جمع کردن قوای انتظامی و توپ و تانگ در اطراف خود و منع عبور و مرور شبانه طولانی مدت به بهانه ی ترس از جان خود خبر دار شد ، لابد این احتمال را هم می داده است که خود مصدق بخواهد بر علیه شاه کودتا کند و احتمالا بر همین اساس دستور عزل مصدق را صادر کرده است . و نیز آنگونه که مصدق قبلا در دادگاه اعلام می کند وی با اصلاحاتی که به واسطه اختیارات حاصل از مجلس شورای ملی بدست آورده بوده ، مقام شاه را تا حد یک مقام فرمایشی تنزل داده و او نقشی در عزل و نصب هیچ یک از وزرا نداشته و فقط می توانسته پیشنهاد کند و قبول و رد این پیشنهاد هم در اختیار مصدق بوده است. به بیان مصدق شاه حتی اختیار عزل مصدق را هم نداشته است .}
مصدق بعد از دریافت نامه عزل وی از جانب شاه چند روزی آنرا پنهان می کند و به هیچ کس چیزی نمی گوید و حتی به هیئت وزیران پیشنهاد می کند که به شاه تلگراف بزنند بگویند که در تهران شایع شده شاه قصد استعفا دارد "اگر جوابی نمی رسید برای جلوگیری از بی نظمی و اگر هیئت دولت صلاح می دانست تصویب نامه صادر می کرد که مردم طرز انتخاب شورای سلطنتی را تعیین کنند."
مصدق:" برای روشن شدن مطلب عرض می کنم که ساعت 4 و 5 بعد از ظهر روز 28 مرداد اقای سرتیپ فولادوند بنمایندگی از طرف افسران طرافدار شاه برای گرفتن استعفا از اینجانب به خانه من آمدندو چون امکان نداشت که استعفا بدهم و هدف ملت ایران را از بین ببرم گفتم که باید کشته شوم تا هدف از بین نرود."
*جالب است مصدق که علی رغم دریافت سند عزل از جانب شاه از 25 تا 28 مرداد طوری رفتار می نماید که انگار هنوز مسند قدرت دارد ، مصدق اتهام موجود در ادعا نامه را در دادگاه چنین می خواند :"" چون رویه و نحوه انجام وظیفه شخص غیر نظامی بر اساس متزلزل ساختن قانون اساسی و سست کردن ایمان مردم از مذهب اسلام و طریقه حقه جعفری اثنی عشری و عدم رعایت قوانین عادی کشور بوده است "
*مصدق با آمریکا ییها دوست است . او بعد از گرفتن حق امتیاز نفت جنوب از انگلیسها ، کنسولگری انگلستان در تهران را هم می بندد و همه آنها را به انگلستان می فرستد.
من 60 صفحه از متن این کتاب را خوانده ام . مصدق ادعا می کند چون از جانب مجلس شورای ملی اختیاری را تا تاریخی که موعد آن فرا نرسیده است داشته تا اصلاحات را تقریبا در همه حوزه ه ها انجام دهد و لایحه فوق سوای از مطر ح شدن در مجلس شورای ملی تا آن تاریخ لازم الاجرا است و ایشان هم اختیارا ت شاه را محدود کرده است . چون این اصلاحیه ها قانونی است و اختیارات شاه هم محدود شده است و نیز بدلیل اختیارات مصدق تنها مجلس شورای ملی می تواند وی را از پست مسئولیت عزل کند.
تا اینجای مطلب یک چیز کاملا روشن است.برخلاف نظر مصدق و دیگران عزل مصدق توسط شاه به معنی کودتا نیست . کما اینکه مصدق و دیگرا ادعا کنند که کودتا شده است. به نظر می رسد کودتای 28 مرداد ساخته و پرداخته ذهن فرسوده ی دکتر مصدق بوده باشد.مراوده نزدیگ مصدق با سفیر امریکا امکان کودتا توسط امریکاییها را صفر می کند. حتی اگر امریکاییها بعد ا در مطلب هایشان بنویسند که کودتا را انها انجام داده اند ، این احتمال که آنها از این سرنگونی به نفع خود و تبلیغ قدرت نفوذ خود در ایران انجام داده اند بسیار پذیرفتنی است.
شاه بعد از این تاریخ به سبب کدورت و دشمنی که بین ایران وانگلستا ن بوجود آمده بود و جنجال هایی که بر سر قضایای شمال با روسها داشت، چاره ای به جز پناه بردن به امریکاییها نداشت . اما قطعا این تمایلات بعدی شاه به معنی ربط دادن قضیه ارتباط های بعدی شاه به موضوع کودتا!! نیست.
دومین جلسه ی محاکمه ی دکتر مصدق
ساعت ده و نیم دوشنبه 18 آبان
* دادگاه نظامی بریاست سرلشگر مقبلی و مستشاری سرتیپ شیروانی- سرتیپ افشار پور - سرتیپ خزائی و سرتیپ بختیار در سلطنت آباد تهران برای رسیدگی به اتهام آقای دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی
دکتر مصدق بیان می دارند که خارجی ها{انگلستان} پس از واقعه شورای امنیت در صدد بودند به هر وسیله ای ایشان (در نوشته - ما) از بین ببرند.پس از محکومیت در شورای امنیت طرف خارجی در دیوان بین المللی دادگستری عرضحال داده اند که در آن جا هم محکوم شده اند . طرف می خواست وجهه خودش را از دست ندهد به همین منظور از مراجع بین الملل عمل کردند ولی چون موفق نشدند بداخل مملکت متوسل شدند تا ما را از میان بردارند. اول بوسیله اقلیت مجلس شورای ملی بمن فحش و ناسزا دادند.حادثه روز نهم اسفند را بوجود آوردند که خدا خواست که من سلامت بدر روم. و سوم اینکه بین بعضی از نمایندگان جبهه ملی ، عضو مجلس اختلاف بیاندازند و حکومت کنند که رفراندوم روشنفکران ایران از ان جلوگیری کرد. و مسئله چهارم کودتای مردی به نام سرهنگ نصیری بود که مرا به باشگاه افسران ببرند و همانجا کلک مرا بکنند و بگویند که وزیر دقاع ملی چقدر بی عرضه بود که بدست چن دافسر گرفتار شد.
راه پنجم دستخط ی است که بمن می دادند و از دو حالت خارج نبود ، یا دستخط را قبول می کردم و قدرت را تحویل شاه می دادم و یا قبول نمی کردم و اعلیحضرت از مملکت می رفتند (که الان رفته اند ) و خانه من بمباران و من کشته می شدم.
آقای سرتیپ آزموده دادستان ارتش بعد از آن به اخطار می دهد که دادگاه با ید بر اساس قانون پیش برود و عدالت با در نظر گرفتن خدا- شاه – ملت باشد که شعار سربازانست .
دکتر مصدق در این زمان با اعلام اینکه هیچ یک از وزیران ایشان از متن دستخط شاه درباره عزل وی خبر نداشت اند می خواهد که وزرای ایشان را آزاد کنند . و در برابر تذکر رییس دادگاه در باره پرداختن به موضوع می گوید که دستخط را به حق اجرا نکرده است و از این جهت پرونده باید به دیوان کشور برود و دادگاه صلاحیت رسیدگی ندارد چون ایشان هنوز هم تا 28 مرداد نخست وزیر بوده اند. من نظامی نیستم بنابراین پرداختن موضوع در دادگاه نظامی درست نیست .
سپس مصدق با بیان علت تقویت خانه خود و بکار بردن تانک و توپ و سرباز در اطراف منزلش بیاناتی کرده و نتیجه گرفتند که قوای نظامی (گار د سلطنتی ) علیه دولت او کودتا کرده اند و پس از خواندن اطلاعیه دولت در 25 مرداد گفتند که آیا معمول است دستخطی از شاهنشاه که به تاریخ 22 مرداد است در ان زمان و آنهم در ساعت غیر عادی بوی ابلاغ شود.
مصدق در پاسخ به تذکر دادگاه در باره صحبت محض در باره صلاحیت دادگاه می گوید که این دستخط شاه نبوده است.
رییس دادگاه می گوید که دادستان ارتش بموجب کیفر خواست ادعا کرده است که آقای دکتر مصدق از ساعت یک صبح روز 25 مرداد ماه سال 32 یاغی شده و منظورش بهم زدن اساس حکومت و تخت و تاج سلطنت بوده است .
اما مصدق می گوید که این دادگاه بر بر اساس ماده 7قانون اختیارات مصدق در اصلاح قوانین دادگستری و برخلاف نص صریح اصل 74 متمم قانون اساسی است .
جلسه دادگاه د ر سه شنبه 19آبان
پس از مدافعات سرهنگ بزرگمهر وکیل مصدق ددگاه پنج دقیقه تنفس اعلام کرد. پس از رسمی شدن جلسه و خواست رییس دادگاه از مصدق برای صحبت درباره عدم صلاحیت دادگاه مصدق می خواست متن دفاعیه خود را میان مخبرین پخش کند که بلافاصله جمع آوری گردید.
آقای مصدق درباره دخالت انگلستان در امور ایران و مستعمره ساختن جنوب ایران صحبت کردند و به حوادث آذربایجان و لاهوتی خان و مامورت خود بسمت والی آذربایجان تاریخچه ای بیان فرمودند و نتیجه گرفتند که دولت روسیه و انگلستان در امور کشور دخالت دارند و بعد درباره ی کودتای 1299 انگلستان صحبت کردند.بعد موضوع طرح هشت نفری را بمیان کشیدندو خود را دوستدار صمیمی اعلیحضرت شاه معرفی کردند و نسبت باعلیحضرت ابراز علاقه کردند وبا ذکر خاطرات گذشته خود مطالبی در این باره بعنون وکیل بیان داشتند و در آخر گفتند که شاه نباید قبول مسئولیت کند زیرا هر کس این نظر را داشته باشد به کشور خیانت کرده است. و با ذکر تاریخچه ای از مجلس شورای ملی و طر انتخابات ادوار مجلس و ماهیت نمایندگان ان بیان کردند و نتیجه گرفتند که از دوره چهارم به بعد غالب نمایندگان مجلس زیر نظر انگلستان انتخاب می شدند.
مصدق گفت که اگر درباره ی انتخابات دوره هفدهم گقته است هشتاد در صد صحیح است اشتباه کرده است چون چند نفر نمی توانستند موانعی در کار دولت ایجا دک نند.
ساعت سه بعد از ظهر 19 آبان جلسه دادگاه رسمی دکتر مصدق به ریاست سرلشگر مقبلی تشکیل گردید.
مصدق درباره ی رفراندوم و هدف آن و درباره ی قسم خود در ادوار گذشته اظهار داشتند که در مجلس بقرآن قسم یاد نکرده ام و پس از چند بار اعتذار بشمایل حضرت امیر قسم یاد نموده ام.
مصدق سپس در باره حمله به خانه اش و آتش زدن خانه اش اشاره و درباره ی رابطه دولت و مجلس گفتند که دولت مامور مجلس است و باید مطیع مجلس باشد و لا غیر.
وقتی به خانه ام یورش بردند همه اسناد منرل را به غارت بردند . درثانی من در مبارزه با انگلستان هم با اعلیحضرت هماهنگ بودم و در تعطیلی قشون خانه انگلستان هم حمایت می شدم. ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب با وجود حکومت نطامی هیچ کس قصد رفتن به خانه های عمومی را هم نمی کند تا په رسد که باین که دستخط شاهنشاه را ببرند بنخست وزیری ابلاغ کنند. مگر اعلیحضرت در روز 26 تیر ماه 1331 با تصدی وزارت جنگ با اینجانب موافقت نفرمودند . هیچ کس قبول نمی کند که شاه نتخست وزیری تعیین کند و دولت معرفی نشده از کشور خارج شوند. به هیئت وزیران پیشنهاد دادم که آنها تلگراف کنند و نظر اعلیحضرت را در از این مسافرت بخواهند و بعرض برسانند که در تهران شایع شده است که قصد استعفا دارند چنانچه تکذیب باشد درخواست شود و هر چه زودتر تشریف فرما شوند و از مقام سلطنت سرپرستی فرمایند چنانچه جوابی نرسید برای جلوگیری از بی نظمی و اخلال با صلاحدید هیئت دولت تصویب نامه صادر شود که مردم خودشان طرز انتخاب شورای سلطنتی را معلوم کنند. و نظر این بود که عصر شنبه 27 جلسه فوق العاده هیئت وزیران برای این کار تشکیل شود که به علت آمدن سفیر کبیر آمریکا از مسافرت و درخواست او برای وقت ملاقات در همانروز ، جلسه فوق العاده لغو گردید.
شاه حق عزل مرا نداشته است .- بموجب لایحه قانونی خودم محاکم اختصاصی از بین رفته است .بموجب حقی که قانون گزاری به من داده است و لایحه ای که بمجلس شورای ملی تقدیم کرده ام دیگر کسی حق دخل و تصرف در آنرا ندارد مگر تا وقتی که مجلس دخالت کند.
دوم طبق ماده 79 قانون اساسی محاکمه مجرمین سیاسی باید باحضور هیئت منظقه باشد .
ص 42
ش.مرادی