/rss" />
موران
رصد و نقد ،دفاع از حقانیت و آبادانی

دومین جلسه ی محاکمه ی دکتر مصدق

ساعت ده و نیم دوشنبه  18 آبان

* دادگاه نظامی بریاست سرلشگر مقبلی و مستشاری سرتیپ شیروانی-  سرتیپ افشار پور  - سرتیپ خزائی و سرتیپ بختیار در سلطنت آباد تهران برای رسیدگی به اتهام آقای دکتر مصدق و سرتیپ ریاحی

 دکتر مصدق بیان می دارند که خارجی ها{انگلستان} پس از واقعه شورای امنیت  در صدد بودند به هر وسیله ای ایشان (در نوشته - ما) از بین ببرند.پس از محکومیت در شورای امنیت طرف خارجی در دیوان بین المللی دادگستری عرضحال داده اند که در آن جا هم محکوم شده اند . طرف می خواست وجهه خودش را از دست ندهد به همین منظور از مراجع بین الملل عمل کردند ولی چون موفق نشدند  بداخل مملکت متوسل شدند تا ما را از میان بردارند.  اول بوسیله اقلیت مجلس شورای ملی  بمن فحش و ناسزا دادند.حادثه روز نهم اسفند را بوجود آوردند که خدا خواست که من سلامت بدر روم. و سوم اینکه بین بعضی از نمایندگان جبهه ملی ، عضو مجلس  اختلاف بیاندازند و حکومت کنند که رفراندوم روشنفکران ایران از ان جلوگیری کرد. و مسئله چهارم کودتای مردی به نام سرهنگ نصیری بود که مرا به باشگاه افسران ببرند و همانجا کلک مرا بکنند  و بگویند که وزیر دقاع ملی چقدر بی عرضه بود که بدست چن دافسر گرفتار شد.

راه پنجم  دستخط ی است که بمن می دادند و از دو حالت خارج نبود ، یا دستخط را قبول می کردم و قدرت را تحویل شاه می دادم و یا قبول نمی کردم  و اعلیحضرت  از مملکت می رفتند (که الان رفته اند ) و خانه من بمباران و من کشته  می شدم.

آقای سرتیپ آزموده دادستان ارتش بعد از آن به اخطار می دهد که  دادگاه با ید بر اساس قانون پیش برود و عدالت با در نظر گرفتن خدا- شاه ملت باشد که شعار سربازانست .

 دکتر مصدق در این زمان با اعلام اینکه هیچ یک از وزیران ایشان از متن دستخط شاه درباره  عزل وی خبر نداشت اند می خواهد که وزرای ایشان را آزاد کنند . و در برابر  تذکر رییس دادگاه در باره پرداختن به موضوع می گوید که  دستخط را به حق اجرا نکرده است و از این جهت پرونده باید به دیوان کشور برود و دادگاه صلاحیت رسیدگی ندارد چون ایشان هنوز هم تا 28 مرداد نخست وزیر بوده اند. من نظامی نیستم بنابراین پرداختن موضوع در دادگاه نظامی  درست نیست .

سپس مصدق با بیان علت تقویت خانه خود و بکار بردن تانک و توپ و سرباز  در اطراف منزلش بیاناتی کرده  و نتیجه گرفتند که قوای نظامی (گار د سلطنتی ) علیه دولت او کودتا کرده اند و پس از خواندن اطلاعیه دولت در 25 مرداد گفتند که آیا معمول است  دستخطی از شاهنشاه  که به تاریخ 22 مرداد است در ان زمان و آنهم در ساعت غیر عادی بوی ابلاغ شود.

مصدق در پاسخ به تذکر دادگاه در باره صحبت محض در باره صلاحیت دادگاه می گوید که این دستخط شاه نبوده است.

رییس دادگاه می گوید که دادستان ارتش بموجب کیفر خواست ادعا کرده است که آقای دکتر مصدق از ساعت یک صبح روز 25 مرداد  ماه سال 32 یاغی شده و منظورش بهم زدن اساس حکومت و تخت و تاج سلطنت بوده است .

 

اما مصدق می گوید که این دادگاه بر بر اساس ماده 7قانون  اختیارات مصدق در اصلاح قوانین دادگستری و برخلاف نص صریح اصل 74 متمم قانون اساسی  است .

 جلسه دادگاه  د ر سه شنبه 19آبان

پس از مدافعات سرهنگ بزرگمهر  وکیل  مصدق ددگاه پنج دقیقه تنفس اعلام کرد.  پس از رسمی شدن جلسه  و خواست رییس دادگاه  از مصدق  برای صحبت درباره عدم صلاحیت دادگاه مصدق می خواست متن  دفاعیه خود را میان مخبرین پخش کند که بلافاصله جمع آوری گردید.

آقای مصدق  درباره دخالت انگلستان در امور ایران و مستعمره ساختن جنوب ایران صحبت کردند و به حوادث آذربایجان و لاهوتی خان و مامورت خود بسمت والی آذربایجان تاریخچه ای بیان فرمودند و نتیجه گرفتند که دولت روسیه و انگلستان در امور کشور دخالت دارند و بعد درباره ی کودتای 1299 انگلستان صحبت کردند.بعد موضوع طرح هشت نفری را بمیان کشیدندو خود را دوستدار صمیمی اعلیحضرت شاه معرفی کردند و نسبت باعلیحضرت ابراز علاقه کردند وبا ذکر خاطرات گذشته خود مطالبی در این باره بعنون وکیل بیان داشتند و در آخر گفتند که شاه نباید قبول مسئولیت کند زیرا هر کس این نظر را داشته باشد به کشور خیانت کرده است. و با ذکر تاریخچه ای از مجلس شورای ملی و طر انتخابات ادوار مجلس و ماهیت نمایندگان ان بیان کردند و نتیجه گرفتند که از دوره چهارم به بعد غالب نمایندگان مجلس زیر نظر انگلستان انتخاب می شدند.

مصدق گفت که اگر درباره ی انتخابات دوره هفدهم گقته است هشتاد در صد صحیح است اشتباه کرده است چون چند نفر نمی توانستند موانعی در کار دولت ایجا دک نند.

ساعت سه بعد از ظهر  19 آبان جلسه دادگاه رسمی دکتر مصدق به ریاست سرلشگر مقبلی تشکیل گردید.

مصدق درباره ی رفراندوم و هدف آن   و درباره ی قسم خود در ادوار گذشته اظهار داشتند که در مجلس بقرآن قسم یاد نکرده ام و پس از چند بار اعتذار بشمایل حضرت امیر قسم یاد نموده ام.

مصدق سپس در باره حمله به خانه اش و آتش زدن خانه اش اشاره  و درباره ی رابطه دولت و مجلس گفتند که دولت مامور مجلس است و باید مطیع مجلس باشد و لا غیر.

وقتی به خانه ام یورش بردند همه اسناد منرل را به غارت بردند .  درثانی من در مبارزه با انگلستان هم با اعلیحضرت هماهنگ بودم و در تعطیلی قشون خانه انگلستان هم حمایت می شدم. ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب با وجود حکومت نطامی هیچ کس قصد رفتن به خانه های عمومی را هم نمی کند تا په رسد که باین که دستخط شاهنشاه را ببرند بنخست وزیری ابلاغ کنند. مگر اعلیحضرت در روز 26 تیر ماه 1331 با تصدی وزارت جنگ با اینجانب موافقت نفرمودند . هیچ کس قبول نمی کند که شاه نتخست وزیری تعیین کند و دولت معرفی نشده از کشور خارج شوند. به هیئت وزیران پیشنهاد دادم که آنها تلگراف کنند  و نظر اعلیحضرت را در از این مسافرت بخواهند و بعرض برسانند که در تهران شایع شده است که قصد استعفا دارند  چنانچه تکذیب باشد درخواست شود  و هر چه زودتر تشریف فرما شوند و از مقام سلطنت سرپرستی فرمایند چنانچه جوابی نرسید  برای جلوگیری از بی نظمی و اخلال  با صلاحدید هیئت دولت تصویب نامه صادر شود که مردم خودشان طرز انتخاب شورای سلطنتی را معلوم کنند. و نظر این بود که عصر شنبه 27 جلسه فوق العاده هیئت وزیران برای این کار تشکیل شود که به علت آمدن سفیر کبیر آمریکا از مسافرت و درخواست او برای وقت ملاقات در همانروز  ، جلسه فوق العاده لغو گردید.

شاه حق عزل مرا نداشته است .- بموجب لایحه قانونی خودم محاکم اختصاصی از بین رفته است .بموجب حقی که قانون گزاری به من داده است و لایحه ای که بمجلس شورای ملی تقدیم کرده ام دیگر کسی حق دخل و تصرف در آنرا ندارد مگر تا وقتی که مجلس دخالت کند.

دوم طبق ماده 79 قانون اساسی محاکمه مجرمین سیاسی باید باحضور هیئت منظقه باشد  .

ص 42

ش.مرادی

یارپاق لار :


Powerd By : ARZUBLOG.COM