تورک اولدوغیمی ندن بیلمه لی سن؟ منده تورکی دانیشا بیلیرم. منده تورکو شعیر لر ازبردن بیلیرم. یاشاسین آذربایجان ده ییرم. دارا دوشنده آزربایجان اویاغدی ، اینقیلابا دایاغدی ده ییرم.
تورک اولدوغومو هاردان بیله جکسن؟ سیجیللیمده یازیلان آذربایجانین پارچالانمیش ایالت لریندن! ساققالیم دان ، سیبیلیم دن ! یا یالانچی آندیمدان.
ایران دا چوخدلاری تورک اولدوغ لارینی ده ییرلر. آغاجین لاپ باش یارپاغیندان توت ، کوکینه کیمین هامی اوزین آذربایجانلی ؛ اذربایجانا مدافیع بیلیر لر.
کیم آذربایجانا یانیر؟ کیم اونون یاواش یاواش یانماسینی ، دوشمانلارین اونین کوکینین کسیلمه سینی گودمه سینی بیلیر؟
من هیچ وابستگی به هیچ یک از ایسم های خارجی یا داخلی ندارم.اینکه ترکی حرف می زنم به این دلیل نیست که پان ترکیسم باشم ، یا جدایی طلب یا ....
زور نزن . فقط به این دلیل ترکی آذربایجانی حرف می زنم ، چون زبان مادری ام است. زبانی که با آن نفس می کشم ، حرف زده وارتباط بر قرار می کنم.
اینکه به زبان مادری ام حرف می زنم به این دلیل نیست که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آنرا در ماده های 15 و 19 به رسمیت شناخته باشد، من قبل از تصویب قانون اساسی ، حتی قبل از دوران مبهم کوروش کبیر و سنگ نبشه های مه آلود او با همین زبان حرف می زدم و حالا هم حرف می زنم .
من حتی قبل از به رسمیت شناختن زبان فارسی توسط صفویان در این مملکت با همین زبان حرف می زدم و صفوی های کودن چشم نداشتند مرا ببینند.
وقتی حرف از دفاع از کشور می رسد . همه از غیرت و همت من حر فمی زنند. همه از گردانهایی حرف می زنند که جاده صاف کن جنگ بودند. .. همه از دلاوری های قهرمانان سخن می گویند.
دوباره اشتباه نکن. این نوشته ها به این دلیل نیست که من ایرانی نباشم یا بخواهم خودم را کنار بکشم. من ایرانی ام و حقوق من هم مثل حقوق سایر اقوام در قانون اساسی نوشته شده است . این که امثال روحانی به قولشان عمل نمی کنند ، قانون را بوسیده و کنار گذاشته اند دلیل ان نیست که حقوق من روی طاقچه باشد و من از آن حرف نزنم.
گروه های انسانی یا اقوام با چندین ویژگی شناخته می شود : یکی زبان است ، یکی فرهنگ و یکی اسم و ...
خدا همه اینها را بیخودی خلق نکرده است . آفرینش این انسانها برای ایجاد تفرقه یا برداشت تفرقه انگیزی از آنها نبوده است. این برداشت های ناصواب نه ریشه در دین دارد که بخشی از انرا به دین بچسبانیم و بلیط بهشت و جهنم یا برچسب های انقلابی یا ضد انقلابی را به مطرح کننده های انها بزنیم و نه چیز دیگر .
این خواسته های قانونی و به رسمیت شناخته شدن توسط حکومت دینی اسلام نه ربطی به امریکا دارد نه ربطی به اسراییل و نه ربطی به تجزیه طلبی ...
این سخنان بر مبنای خواست انسانی و منطبق بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
ما خواستار اجرای کامل قانون و بهرمندی از حقوق قانونی هستیم نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر.
اگر بخواهیم بر اساس موضع گیری های امریکایی ها عمل کنیم باید قید بسیاری از چیز ها را بزنیم و کنار بگذاریم. امریکا به صلاحدید و منفعت خود برخی از اقدامات حکومتی را تایید و برخی را مذمت می کند. اجرای قانون نباید به تایید یا عدم تایید خارجیها ربط داده شود . نباید اجرای قانون به افراط ها و تفریط های آذربایجانیها ربط داده شود.
البته برخی ها خیلی مشتاقند با بهره گیری از همین جریانات کاذب اجرای قانون را به تعویق بیندازند و البته موفق هم بوده اند. حال سوال اینجاست که این برخی ها چگونه می توانند هم از انقلاب اسلامی و هم از جمهوری اسلامی حرف بزنند و در عین حال از اجرای قانون جلوگیری کنند.
کتمان حقوق انسانی نه ربطی به دین خدا دارد نه جمهوری اسلامی ایران.
...
بر می گردم ...