همه شما بی شک با این واژه ها آشنایی دارید.
اصولگرا...
اصلاح طلب...
اصولگرایی به معنی واقعی کلمه پایبندی بر اصول(؟) ،تبلیغ و اجرا ی آن است.
اگر انسان به اصل انسانیت (خواستگاه انسانی و توحید )، آزادی و عدالت معتقد نباشد مطمئنا رونوشت و کپی عینی شیطان خواهد بود و اعمالش باب میل نفس شیطانی.
اصلاح طلبی را هم می توان این طوری معنی کرد ، پایبندی بر اصلاح )؟؟؟) ، تبلیغ و اجرای آن.
دربیان اهمیت اصلاح طلبی باید گفت که همه پیشرفت ها
در همه زمینه های انسانی ، فنی و ... نتیجه اصلاح پذیری انسان
است .پیامبران همه برای اصلاح اندیشه ها و افکار بشریت به مقام والای نبوت رسیدند. انبیا از نظر ترویج اصول توحید و عدالت اصولگرا و از نظر اصلاح ساختار های اندیشه و عمل مردم و البته حکومت اصلاح طلب واقعی بودند.
حال در کشور ما اصولگرایان (الف تا زد )خودشان را مدافع بندهای اسلام ، انقلاب وو علمدار آن البته در موارد بسیار نادری بخش جمهوریت می دانند . از رفتار های و عدم موضع گیری آنها در برابر اجرای کامل قانون می توان استنباط کرد که " ایشان هر نوع تغییر
، ولو اجرای بندهای معلق قانون اساسی را نمی پسندند. ". البته صریحا این
مطلب را بیان نمی کنند. اگر از آنها بپرسی که چرا قانون را اجرا نمی کنید :
قطعا خواهند گفت که کی خواست قانون را اجرا کند ، ما جلویش را گرفته باشیم.
آنها خیلی دوست دارند با محکومت کردن اصلاح طلبان و کردارهای فرضا نادرست آنها کل اصلاح طلبی را به زیر سوال ببرند، البته به زیر سوال هم می برند. چون اصلاح طلبی آنها را به بیان علت ها و پاسخگویی وا می دارد و اصو لگرایان معتقدند (؟) الزامی به پاسخگویی در برابر چه ملت و چه اصلاح طلب ها و چه ... ندارند . چون اینها نگهبانان و خیر خواهان انقلاب (!) اسلامی ایران هستند. بیشتر آنها اغلب اوقات واژه اصیل جمهوری اسلامی ایران را به کار نمی برند و به جای آن می گویند انقلاب اسلامی ایران.
در حالی که جمهوری اسلامی ایران ثمره همه شهادتها و فداکاریهای مردم ایران به رهبری امام راحل در دهه های گذشته است .
اصلاح طلبان (الف تا زد) خواستار اصلاح (؟؟؟) و رسیدن به وضع مطلوب هستند.
اصلاح طلبی هم مانند اصولگرایی چاقوی دولبه است . برخی ها همانند زالو خودشان را به اصلاح طلبی می چسبانند تا با استفاده از پتانسیل حمایت مردمی از اصلاحات (اقدامات و برداشت های نادرست ) خواست های قدرت طلبانه خودشان را به نام اصلاحات به خورد مسئولان بدهند
هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان خودشان را تابع
قانون اساسی و کلیت نظام می دانند . حال این سوال مطرح می شود که اگر این
دو گروه خودشان را تابع قانون می دانند ، پس نباید نزاغ و اختلاف رای آن
چنانی بین آنها وجود داشته باشد ،اگر بخواهیم رک صحبت کنیم ، موضوع قانون یا ... نیست . موضوع بحث جای دیگری است .
اصلاح طلبان خارج نشین !!
آنوقت ها که در ایران بودند تما م تلاششان را کردند تا حکومت مردمی ایران
بر اندازند و خودشان را به کرسی های بالاتر کشوری برسانند. در این بین بعضی
از اصلاح طلبان هم به دنبال اصلاح واقعی و
بر مبنای قانون هم بودند که ترو خشک با هم سوختند.
)داخل
پرانتز) مردم وقتی به گروهی رای می دهند ، گروه هول برشان می دارد و بی
خودی خیال می کنند که ارباب شده اند و مردم مطیع آنها هستند. افراد زمانی
که به رای مردم نیاز دارند یک حرف می زنند یک راه و یک هدف را تبلیغ می
کنند و زمانی که انتخاب شدند ، وظیفه شان چسبیدن به مسائل بی ارزش و فراموشی وعده های قانونی می شود.
گروهی خودشان را مالک واقعی انقلاب و در مقابل گروه دیگر را مطیع می دانند در برا بر آنچه از قانون و اسلام می خوانند .
اگر اصول نباشد هرج و مرج و فساد و تباهی جامعه را می گیرد.
اگر اصلاح این اصول نباشد نتیجه اش دیکتاتوری ، ضایع شدن حق و فساد است.
اگر ازاصول دین استفاده ابزاری شود، هر نوع اصلاح طلبی ولو منطبق با اسلام ناب محمدی همانند عدالت خواهی برای همه مردم و نه قشری با زبان و پیشینه خاص و در راستای قانون اساسی جمهوری اسلامی محکوم می شود و کسی جرات نمی کند خودش را به عنوان اصلاح طلب معرفی کند.
ذات اصلاح و اصلاح طلبی بد نیست ، پس لاجرم باید فرقی بین اصلاح طلب ها باشد همانگونه که اصولگرایی هم همینطور است .
نباید رابطه ها در کشور به صورت ارباب رعیتی تفسیر شود.ملاک اگر قانون نباشد همه چیز به فساد یا بطلان و هد رفت نیروهای کشوری می انجامد که می توانند دوش به دوش هم مملکت را به دروازه های پیشرفت بکشانند.
اگر اصلاح طلب واقعی و کاذب
هست. پس هم اصولگرای واقعی هست و هم اصولگرایی که به اسم اصولگرایی تیشه
به ریشه این جمهوری اسلامی می زند و سعی می کند به اسم انقلاب بیت المال را به تاراج بکشد و ارث پدری قلمداد کند.
***توضیح" عده ای با خواند ن این مطلب خیال نکنند که فلانی اصولگرا یا اصلاح طلب است .من جزو هیچکدام از این دسته بندی های سیاسی که شمردیم نیستم در عین حال مدافع اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصلاح ساختار های موجود برای دستیابی همه ملت به حق شان هستم."
ایام میلاد پیامبر اسلام را تبریک میگویم، جشن میلاد پیامبر اکرم در میان ما شیعیان نسبت به جشن میلاد حضرت مسیح در میان مسیحیان و جشن میلاد پیامبر اسلام در میان اهل سنت از شور و هیجان کمتری برخوردار است. گویی یک نوع تقسیم کار صورت گرفته است که بزرگداشت پیغمبر اسلام به اهل سنت واگذار شده و بزرگداشت ائمه اطهار به شیعیان. این یک نقطه ضعف برای ما است که باید به همت روحانیت اصلاح شود. نگاهی به برنامههای صدا و سیما در این ایام و مقایسه آن با برنامههای ایام نوروز از نظر شادی آفرینی این حقیقت را آشکارتر و این شائبه را تقویت می کند که شادیها مخصوص مناسبتهای ملی و غم و اندوه ویژه مناسبتهای مذهبی است.
در خصوص وحدت اسلامی متاسفانه پیشرفت چندانی نداشته ایم بلکه عقبگرد داشتهایم و دشمنی ما بیشتر شده است. علت اصلی این است که بیشتر حرف میزنیم و کمتر عمل می کنیم. زمانی که از وحدت اسلامی سخن میگوییم اما اجازه ساخت یک مسجد را در تهران به اهل تسنن نمیدهیم روشن است که دل ها به هم نزدیک نمیشود و آن ها نیز در مکه و مدینه تلافی میکنند. اگر اقداماتی نظیر آنچه رهبر انقلاب در کردستان فرمودند که مردم آنجا مجازند اذان خود را بشنوند صورت گیرد آنگاه آثار خیر آن را خواهیم دید. تاثیر تندروهای دو طرف نیز آشکار است از آن سو شیعه را مشرک می نامند و مبارزه با او را مقدم بر مبارزه با کفار معرفی میکنند و از این سو برخی مداحان صرفا بر طبل تفرقه میکوبند و حتی در ایام رحلت و یا میلاد پیامبر اسلام به جای آنکه از خوبیهای آن حضرت بگویند از مصائب حضرت زهرا و مسائل تفرقه انگیز میگویند. در این میان علمای شیعه و سنی وظیفه سنگینی در نفی تحریف مبطلان و مبارزه با بدعتها دارند. اگر وحدت اسلامی آنگونه که مرحوم آیت الله بروجردی و امام خمینی و شهید آیت الله مطهری و رهبر انقلاب بیان کردند بیشتر بر مشترکات و تشکیل جبهه واحد در مقابل دشمنان مشترک تاکید میشد امروز زمینه پیدایش گروههایی مانند داعش و القاعده وجود نداشت.
ترورهای اخیر در پاریس را محکوم میکنیم اگرچه اقدامات مکرر نشریه شارلیدو در انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام نیز محکوم است. در ایام 9 دی برخی رسانهها از جمله صدا و سیما راه افراط پیمودند و بر طبل تفرقه کوبیدند و ماهیت 9 دی را آنگونه که دوست داشتند معرفی کردند در حالی که همه میدانند در 9 دیماه سال 88 مردم با قاطعیت از تخلفات دو طرف فتنه دوری و به دفاع از انقلاب و جمهوری اسلامی پرداختند. اگر بخواهیم 9 دی را مظهر تفرقه میان ملت قرار دهیم دیگر یوم الله نخواهد بود بلکه یوم الشیطان خواهد بود.
همچنین تذکراتی به دولت دادم، بهتر بود دولت محترم در مسئله برداشت 1/4 میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی به جای مجادله با مجلس و ایجاد تنش در کشور صداقت به خرج دهد و به اشتباه بانک مرکزی و سپس تلاش برای جبران آن اقدام و سپس عذرخواهی میکرد. از این دولت انتظار نداریم که روشهای دولت گذشته را تکرار کند.
از وزیر راه و شهرسازی میخواهم مسئله صدور مجوز پرواز هواپیماهای شرکت صهیونیستی اوکراین اینترنشنال بر فراز ایران را که مورد تحریم کشورهای عربی است را بررسی و نتیجه را به اطلاع ملت برساند. چندین ماه است که معاون سیاسی وزارت کشور مشخص نشده این امر کفایت وزیر محترم کشور را زیر سوال برده و لازم است در اسرع وقت یک فرد فرا جناحی یا لااقل مستقل و بدون تعصب گروهی برای این سمت معرفی شود.
همچنین سال گذشته وزیر کشور به خاطر جدی نگرفتن مسئله عفاف و حجاب از مجلس کارت زرد گرفت و به او هشدار داده شد که از رسمیت گرفتن پوششی به نام ساپورت در خیابان جلوگیری کند اما وی این امر را به شوخی گرفته و امروز شاهد رواج آن هستیم، طبیعی است که مجلس همچنان این موضوع را دنبال خواهد کرد. از شهرداری و پلیس راهور که اخیرا به رعایت خط عابر پیاده توسط راننده و عابر و نیز حرکت خودروها بین دو خط اهتمام ورزیده اند تشکر میکنم زیرا وضعیت رانندگی ما در دنیا اسف بار بوده و در رتبههای آخر قرار دارد و این زیبنده جمهوری اسلامی نیست. همچنین خواهشمندیم که انضباط موتورسواران نیز با همین جدیت دنبال شود.
برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار از این نظر قابل تمجید است که عدهای دلسوز فرهنگ و هنر کشور که ایدئولوژی و هنر را عامل جمع میدانند به جای آه و ناله از وضعیت فرهنگ و سینمای کشور خود وارد عرصه ساخت فیلم شدند و عملا فیلم مطلوب خویش را به نمایش میگذارند این حرکت بسیار ارزشمند و قابل تقدیر بوده و قطعا در صنعت سینمای کشور اثرگذار خواهد بود و لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این افراد حمایت کند.
همچنین اینجانب حصر خانگی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوبهای خیابانی بدون حکم قضائی همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسی و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی میدانم و معتقدم در این زمینه شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور و قوه قضائیه کوتاهی کردهاند. همه میدانند که من هیچ تعلق خاطری به آقایان کروبی و موسوی ندارم و در انتخابات سال 88 نیز به آقای رضایی رای دادم. هدف اینجانب دفاع از یک موضوع بزرگتر در نظام اسلامی است.
در اینجا، نمایندگان افراطی با شعار و حمله به تریبون و ضرب و شتم مطهری، از ادامه نطق وی جلوگیری کردند که متن ناتمام نطق مطهری به نقل از خبرگزاری خانه ی ملت در پی میآید:
«... آنچنان که علی علیهالسلام رفتار میکرد که منتقدان و مخالفان تا دست به سلاح نبرده بودند آزاد و از همه حقوق اجتماعی برخوردار بودند به طوری که در مسجد و در اثنای خطابهاش به او انتقاد میکردند و حضرت مانع تعرض به آنها میشد و میفرمود: الطیش لاتقوم به حجج الله (حجتهای خدا با عصبانیت اقامه نمیشود).
رییس محترم قوه قضائیه در پاسخ به نامه اینجانب اولا حصر را مجازات ندانستهاند؛ در حالی که حصر از حبس و زندان سنگینتر است زیرا زندانی حقوقی دارد که توسط ناظران قانونی رصد میشود ولی محصور چنین نیست. ثانیا ایشان مصوبه مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی را از نظر دوام یکسان دانسته است در حالی که چنین نیست و مصوبه ی شورای عالی امنیت ملی صرفا ناظر به دوره ی ناامنی مورد نظر و یک تصمیم موقت است. مثلا این شورا نمیتواند تصویب کند که فردی باید محصور شود تا زمانی که توبه کند یا تا زمانی که از دنیا برود. هرگونه حکم دائمی منوط به محاکمه در دادگاه صالح علنی و شنیدن دفاعیات متهم است. پیغمبر اسلام هم نمیتواند بدون محاکمه و شنیدن دفاعیات متهم حکم مجازات صادر کند مگر به واسطه وحی.
رئیس محترم قوه قضائیه نباید از انتقاد برنجد و در پاسخ خود منتقد را بنوازد. به بیان شهید مطهری هر مقام غیر معصومی اگر در جایگاه غیرقابل انتقاد قرار گیرد هم خودش فاسد میشود و هم جامعه را فاسد میکند.
راه حل این است که ما به اشتباهات خود در سال 88 از قبیل حمایت از یک کاندیدا، عدم عکسالعمل مناسب نسبت به مناظره، اعلام جشن ملی به جای موکول کردن مساله به نظر شورای نگهبان، رفتار خشونتآمیز با معترضان و ممانعت از اظهارنظر آنها، به اینها اعتراف کنیم آنگاه خطای آقایان موسوی و کروبی در عدم تمکین به قانون را در نظر بگیریم و اگر قرار بر محاکمه است دادگاه صالح علنی تکلیف همه طرفهای فتنه را به طور همزمان مشخص کند و چنانچه قرار بر محاکمه نیست محصوران آزاد شوند و اگر جرمی مرتکب شدهاند همین چهارسال حصرِ بدتر از حبس، مجازات آنها باشد.
ادامه وضعیت فعلی، تبعات سوء سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. از رئیس جمهور محترم به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و نیز رئیس قوه قضائیه میخواهم که با تدبیر مشترک خود و هدایت رهبر حکیم انقلاب به این غائله خاتمه دهند تا همای وحدت و همدلی بر سر ملت به پرواز درآید».
عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور صبح امروز در همایش تخصصی معاونین سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداریهای سراسر کشور با بیان اینکه نمیتوانیم نسبت به دنیای اسلام بیتوجه باشیم، اظهار داشت: ما باید دخالت مبتکرانه و موثر داشته باشیم. البته این به معنای دخالت در امور داخلی کشورها نیست، بلکه استفاده از ظرفیتهای بینالمللی است.
وی با بیان اینکه حوادث رخ داده در منطقه به نوعی در داخل ایران نیز تاثیرگذار است، افزود: وقتی در شرق و غرب کشور ما ناامنی ایجاد شود، نفوذ ناامنی به داخل کشور از تبعات آن خواهد بود. ما برای حفظ امنیت کشورمان باید تدابیر لازم را داشته باشیم و با توجه به شناخت حوادث که ناشی از دخالت کشورهای غربی بخصوص آمریکا و همچنین اسرائیل است، باید بدانیم که آنها به دنبال ایجاد فرقههای انحرافی تحت عنوان اسلام هستند و از آنها حمایت و پشتیبانی میکنند.
وزیر کشور خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه دشمن برای ایجاد خلل در کشور ما و وجود این تحولات برنامهریزی و سرمایهگذاری انجام داده است، برای اینکه بتوانیم به صورت مبنایی و اصولی شرایطی در کشور ایجاد کنیم که در مقابل این تحولات کمترین آسیبپذیری را داشته باشیم، لازم است تا به مولفههای سیاسی و امنیتی بپردازیم و بدانیم که اولین عنصر قدرت ما در داخل مردم متدین، معتقد و مسلمان ما هستند.
رحمانیفضلی با تاکید بر شکلگیری انسجام داخلی گفت: هر چه که وحدت، انسجام، باور و اعتقادات مردم را نسبت به جمهوری اسلامی و نظام اسلامی خدشهدار کند در جهت خواست دشمنان بوده است، در این راستا مقام معظم رهبری در فرمایشات خود مخصوصا در روز ولادت نبی اکرم(ص) شرایط مختلف را تبیین کردند و فرمودند که موضوع انسجام بیش از همه اهمیت دارد و ما به عنوان کسانی که در حوزه حاکمیت ایفای نقش میکنیم در تقویت چنین مولفهای باید تلاش داشته باشیم.
وزیر کشور بر همین اساس خاطرنشان کرد: آنچه که یک ملت را پویا نگه میدارد و امکان بروز و ظهور در عرصههای مختلف را تقویت میکند و باعث ایجاد حرکت میشود این است که آن جامعه به آینده خود امیدوار باشد و بداند مسیری که پیشرو دارد منتج به اهداف میشود و آن اهداف نیز خیر جامعه را به دنبال خواهد داشت.
وی گفت: امید مردم در مرحله اول این است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان خونبهای شهدا و میراث امام باید به درجه عالی توفیق برسد و ما نیز به مردم اطمینان دهیم که مسیر جمهوری اسلامی مسیر امام و شهداست و ما نیز به عنوان مسئولان در مسیر امام و شهدا حرکت میکنیم و همانطور که در مردم ما استقامت نهادینه شده در مسئولین نیز این موضوع نهادینه شده است.
وی با بیان اینکه وزارت کشور با جدیت برنامههای رئیس جمهور و برنامههایی که در تبلیغات، مجلس و هیئت دولت از سوی ایشان مطرح شده است را با جدیت دنبال میکند افزود: باید همه اقدامات را بسیج کنیم تا امید و پویایی را در جامعه زنده نگه داریم.
وزیر کشور با بیان اینکه توسعه پایدار زمانی میتواند معنی داشته باشد که مردم در راس کار باشند، گفت: حرف زدن، شعار دادن و دعوت به مشارکت بدون داشتن برنامههای عملی نمیتواند موجب امید مردم شود.
رحمانیفضلی در بخش دیگری از سخنانش به موضوع ولایت فقیه و رهبری انقلاب اشاره کرد و گفت: ما نباید با این موضوع سیاسی برخورد کنیم، بلکه باید به عنوان ایمان و اعتقادی که مبنای تحلیلی و سیاسی در کنار مبنای فقهی و دینی دارد پذیرای آن باشیم که این اعتقاد در 36 سال گذشته و قبل از آن زمانی در قامت امام (ره) و بعد از رحلت ایشان در قامت مقام معظم رهبری عملی شد.
وی اضافه کرد: هر کس فکر کند که عنصر رهبری و ولایت فقیه در کشور نقش درجه دوم را دارد دچار خطای استراتژیک در تحقیقات و تحلیلهای خود شده است و این تفکر سادهلوحانه و از سر ناآگاهی است.
وزیر کشور با بیان اینکه هدایت جامعه قبل و بعد از جنگ و بعد از رحلت امام (ره) و عبور از بحرانها را مدیون رهبری داهیانه ولایت فقیه در کشور بودیم، گفت: مردم یقینا به چنین مسئلهای اعتقاد و باور دارند. باید در برابر هر تحلیل و تفکری که ولایت فقیه را به عنوان یک نقش و جایگاه درجه دوم در کشور تلقی میکند، ایستادگی کنیم.
رحمانیفضلی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوعات و مسائل اجتماعی اشاره کرد و گفت: متاسفانه ما به مسائل و موضوعات اجتماعی به دلیل گرفتاریهایی که در حوزه اقتصادی داشتهایم کمتر توجه شده است، این در حالی است که مسائل اجتماعی در تحولات داخلی بالاست و ما در حوزه اجتماعی با آسیبهایی مواجه بوده و هستیم و اگر نسبت به این موضوعات بیتوجه باشیم دچار چالشهای جدی خواهیم شد.
به گفته وزیر کشور مسائلی مثل حاشیهنشینی، اعتیاد و طلاق در کشور که از نظر تعداد فراوانی بسیار بالایی دارد در شأن نظام جمهوری اسلامی نیست و هر کدام به نحوی میتواند پیکره ملت ایران را مورد خدشه و خراش قرار دهد.
وی با بیان اینکه ما نمیتوانیم حدود یک میلیون و 300 معتاد نادیده بگیریم، گفت: باید بدانیم که اعتماد عمومی و امنیت و سرمایه اجتماعی و مشارکت عمومی همه در حوزه اجتماعی تعریف میشود و پایههای انسجام و مشارکت ملی و وحدت در حوزه اجتماعی است، لذا این موضوع باید مورد توجه جدی قرار بگیرد و در این زمینه سمنها و NGOها میتوانند همراه و همدل خوبی در تقویت مسائل اجتماعی، مبارزه با آسیبها و کنترل ناهنجاریهای اجتماعی باشد.
رحمانیفضلی قدرت اقتصادی را از مولفههای امنیت ملی عنوان کرد و گفت: رقابت دنیا با درجه میزان قدرت اقتصادی سنجیده میشود و ما به عنوان کشوری که داعیه حکومت جهانی و رقابت با کسانی که قدرت اول دنیا در حوزه اقتصادی را داریم نمیتوانیم ادعا داشته باشیم وقتی که توانمندی اقتصادی ما نشانه وابستگی ما باشد.
وی کاهش قیمت نفت را به عنوان آخرین حربه استکبار و برخی کشورهای نفتخیز جهت مقابله با انقلاب اسلامی عنوان کرد و افزود: به خیال خودشان با توطئه پایین آوردن قیمت نفت میخواهند ما را تحت فشار بگذارند، اما ما باید با تلاش و کوشش توانمندی اقتصادی خود را که بیش از وابستگی به نفت است شکوفا کنیم. ما با توجه به ظرفیتهایی که داریم توانمندی اداره اقتصادی داخل کشور و فراتر از آن را داریم.
وزیر کشور تصریح کرد: همه مناطق ما قدرت استقلال مالی، اقتصادی را با تکیه بر توانمندی داخلی دارند. استانهای ما حاضرند وضعیت خودکفایی اقتصادی را حول محور اقتصاد مقاومتی ساماندهی کنند.
رحمانی فضلی ادامه داد: اختلافی که امروز بین من و برخی دوستان در حوزه مدیریتی وجود دارد، این است که ما به جای توجه به عدد رشد اقتصادی باید تاثیر رشد اقتصادی را بر امورات سیاسی و امنیتی جامعه ببینیم و به طور کل اثر آن بر جامعه را مشاهده کنیم.
وی تصریح کرد: اگر رشد 8 درصدی داشته باشیم، اما فقر در خیلی از جاها جاری باشد در حوزههای سیاسی و امنیتی موفق نبودهایم. باید همزمان نیز نابرابریها از بین برود.
وزیر کشور گفت: کشور بنگاه اقتصادی نیست و معاونین، سیاسی، اجتماعی و امنیتی استانداریها نباید بنشینند و فقط رفتارها و عملها و عکسالعملهای جریانات سیاسی را تحلیل کنند.بلکه عنصر اقتصادی را به عنوان یک عنصر تامه در تحلیلهای سیاسی و امنیتی خود داشته باشند.
رحمانی فضلی با بیان اینکه اگر در جامعه احساس عدالت و برابری جاری باشد جامعه ما احساس امنیت خواهد کرد، خاطرنشان کرد: عدم افزایش میزان رضایتمندی از عوامل کاهش امنیت در جامعه است و به این مسئله باید نگاه کارشناسانه و دقیقتری داشته باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش به موضوع انتخابات اشاره و با بیان اینکه برگزاری انتخاباتهای مختلف در طول 36 سال گذشته یکی از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است گفت: در نظام جمهوری اسلامی همواره انتخابات در کمال آرامش، آزادی و با شرایط کاملا قانونی برگزا شده است و در تمامی انتخابات چه در حوزه رهبری به صورت غیر مستقیم و چه در مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و شوراها اراده مردم تجلی پیدا کرده است و اگر آزادی در انتخابات را به عنوان برکت نظام جمهوری اسلامی ایران بدانیم همین میتواند کافی باشد.
وزیر کشور با بیان اینکه آزادی در انتخابات یک اصل برای ما است و حق ملت ما این است که پس از صدها سال تحقیر و بیتوجهی و با وقوع انقلاب اسلامی انتخاب داشته باشند، به تعبیر مقام معظم رهبری از رای مردم به عنوان "حقالناس" اشاره کرد و افزود: نباید در حقالناس مردم خدشهای وارد شود. ما متولیان حقالناس هستیم و بنده تاکید میکنم که انتخابات در دولت تدبیر و امید در حوزه اجرا به صورت کاملا قانونی، آزاد، سالم و با شکوه برگزار میشود و این هدف ما در این دوره از انتخابات است.
رحمانی فضلی اضافه کرد: نباید اقدام و یا فعالیتی انجام دهیم که در باور و اذهان عمومی خدشهای وارد شود و همچنین در بین فعالان سیاسی شبهه و ابهامی شکل بگیرد، ما نباید کار و اقدامی انجام دهیم که موجب سوءظن و جانبداری باشد.
وی افزود: انتخابات برای ما از الان شروع شده است ما هیچ دینی به هیچ کسی نداریم. به هر حال ممکن است کسانی طرفدار برخی جریانها باشند، اما مطمئنا در حوزه کار و اجرای قانون ما مدیون هیچکس نیستیم و هر کس که خود را مدیون کسی بداند و تاثیری در روند انتخابات بگذارد، یقینا در قیامت باید معطل کرده خود باشد و اگر من نیز متوجه شوم او را "ول" نخواهم کرد.
به گفته وزیر کشور هر کس که از صندوق آرای رای بیرون بیاید نماینده مردم است و ما از او در مسیر قانونی حمایت میکنم و اجازه نمیدهیم که به هیچ کس بر طبق قانون ظلمی وارد شود.
رحمانیفضلی با تاکید بر صیانت و مراقبت از آرای مردم در انتخابات به معاونین استانداریها ی سراسر کشور حاضر در جلسه توصیه کرد که در بازدیدها و بازرسیها نهایت دقت و مراقبت را داشته باشند و نباید از هماکنون در معرض اتهام قرار بگیرید.
رحمانی فضلی تصریح کرد: برخی بر اساس باورهای نادرست ذهنی به طور سهوی و عمدی به دنبال ارائه تحلیلهایی از رفتار مجریان هستند بنابراین شما باید با توکل بر خدا و تاکید بر قانون در مسیر درستی گام بردارید.
وی در بخش پایانی سخنانش از ابلاغ بخشنامهای به مسئولان و متولیان وزارت کشور در خصوص انتخابات خبر داد و گفت: بر اساس این بخشنامه تا اول اسفندماه هر کسی در وزارت کشور قصد انتخاباتی داشته باشد میتواند استعفا بدهد و برود. قطعا از اول اسفند به بعد بنده استعفای هیچ مدیری را نخواهم پذیرفت و نباید از ظرفیتهای وزارت کشور به صورت غیر قانونی استفاده کنند.
وزیر کشور خاطر نشان کرد: کلید انتخابات از امروز در وزارت کشور با هدف صیانت از حقالناس و حرکت در مسیر قانونی زده شده است. امیدوارم خداوند به همه ما برای برگزاری انتخابات سالم توفیق بدهد.
آردینی اوخو
درک آنها در این حد ، به اندازه درک یک کودک یک ساله است.
(البته همین رفتار های حیوانات هم جزو رفتارهای شرطی است و ربطی به عقل ندارد).
خسته و کلافه می شوید ، یادتان می افتد که شماره تلفن تعمیر کار را دارید. زنگ می زنید و کمک می خواهید.
تعمیر کار می رسد و دست به کار می شود. خیلی زحمت می کشد ولی ماشین روشن نمی شود. آخر سر می گوید که موتور ماشین ایراد داشته و به تعمیر اساسی نیاز دارد.
کاپوت ماشین را محکم می بندید . خیلی عصبانی هستید.پشت ماشین می نشینید و به یک روز آفتابی می اندیشید که اینگونه خراب شد. چه برنامه هایی که برای امروز نداشتید.
در همین حال می خواهید سویچ ماشین را بیرون بیاوریدو به خانه برگردید. اشتباها استارت می زنید. ماشین روشن می شود.
بعد ها می فهمید که ماشین های جدید الکترونیکی اند و اشکال کار در موتور نبوده ، بلکه سوکت های اتصال ایراد لق بوده اند.
دانش و مهارت تعمیر کار هم دراین مورد بی اثر بود. تعمیر کار با آنکه در کار خودش استاد بود. ولی عدم آشنایی با مفاهیم و تکنولوژی های نو و به روز نبودن دانش او باعث عدم کارایی او شد.
روش حل قطعات پازل سطحی و دو بعدی است . یعنی به طول و عرض قطعات(شکل قطعه پازل) و رنگ روی آنها نگاه می کنید ، از قرار دادن پازل در کنار هم شکلی را که از پیش دیده اید مجسم می کنید و پازل را تکمیل می کنید. البته اگر تجسم قبلی در زمینه شکل پازل نداشته باشید کار برایتان دشوار تر خواهد بود.
اندیشیدن هم مثل همین چیدن قطعات پازل اصول وروش خود را دارد ، مثل حل جدول های سودوکو . ساده تر و گیج کننده تر است برای آدمی که بخواهد ادای اندیشیدن را تقلید کند.
اندیشه یک موهبت الهی برای بشر است . اندیشه هم مثل آموختن الفبای نوشتن و رعایت قوائد آن برای پیشرفت در آموزش نوشتاری ، مثل شروع نقاشی از کشیدن حروف ساده و رسیدن به مهارت های کمال الملک یا ونسان ونگوگ و خلق اثر های بدیع قوائد خاص خودش را دارد. سطح سواد و دیدن آموزش های لازم در زمینه آشنایی با اصول اولیه و چارچوب های فکری می تواند زمینه ساز شکوفایی اندیشه و باروری عقل شود. همه آدم های تحصیل کرده انیشتین یا نیوتون نمی شوند. اما در حد خود مشکلات و مسایلی را حل می کنند. خیری را بوجود می اورند.
نابغه های ما چقدر توانسته اند مشکلات این شهر را رفع کنند.
آیا می توان مشکلات این شهر را دسته بندی کرد ؟
راهکار های موجود برای رفع این مشکلات کدام ها هستند ؟ چرا این راهکارها هنوز نتیجه ای نداشته اند ؟
اگر این راهکارها موفق بوده اند ، درصد موفقیت چقدر بوده است؟ چرا پسرفت ها در شهر ما بیشتر از پیشرفت ها خودش را نشان می دهد؟
آیا اولویت بندی خوب است ؟ چه اولویت هایی در این شهر حل شده اند ؟ (منظورم حل موقت نیست).
در جوامع مختلف که عقب مانده محسوب می شوند: افرادی با جمع کردن پسر خاله و دختر خاله و وابسته های جناحی به بهانه حل مشکلات به دنبال چپاول و یافتن جاپای قدرت برای خود و دنباله های خود هستند و مشکلات را با توجه به نیاز های خود مطرح می کنند.
وجود این آدم های زالو صفت تنها یک معنی دارد : بی عرضگی و خود فروشی تحصیل کرده هایی که باید دانسته های خود را با مردم سهیم می شدند. اما این فرهنگی های بی خاصیت هم به خاطر نفع موقتی شان ملت ها را در زمان اتخاذ تصمیمات درست و منطقی و حساب شده به بازی می گیرند.
یک عده ی از خدا بیخبر و فاسد ! وقتی که منافع شان اقتضا کند علمدار و پیشرو مردم می شوند و شیپورچی وار گوش مردم عامی را پر می کنند که بیایید به فلانی رای بدهید تا کارتان درست شود. دست آخر هم که همه چیز بر وفق مرادشان شد ، گوشه ای می خزند و مثل موش از انبار می خورند و مردم یادشان می رود ، یادشان می رود که قرار بوده مشکلاتی را حل کنند.
صفات آدم های جیره خور را یک به یک خواهم نوشت . آدم هایی که از این مملکت از این خاک خوردندو برای خودشان آقایان نخبه ای شده اند که ملت را کاه هم به حساب نمی آورند. چون خوب یاد گرفته اند چطور افکار عمومی را فریب داده و دوباره از شان سوء استفاده کرد.
تعداد این آدم های شیطانی در شهر ما کم است .ولی قطعا با آگاهی عمومی مردم تصمیمات درست را خواهند گرفت .
بی کاری ، بی عدالتی و باند بازی چون جغدی است که بر خرابه ها می خواند.
نگذاریم شهر و دیار مقدس مان جولانگاه جغدها شود. قدر همدیگر را بدانیم . آنها یی که به دنبال نان خانه و کاشانه شان را رها کردند و رفتند ، حداقل این نشانه های واضح را ببینیم و به مسئولان گوشزد کنیم.
اینجا افریقا نیست. زندگی هم فقط بربری نیست. درست بیندیشیم . درست اندیشیدن شعار حکومتی نیست یک حکم انسانی است .
قدیما تقاضا برای استخدام در نیروی های مسلح و نظامی خیلی کمتر از حالا بود ، وقتی به کسی توصیه می کردند که برود و افسر نیروی نظامی یا افسر دولت شود می گفت " نیظامین آروادی اولماق ایسته میر."
"ده ییر دیلر، نیظامی اولساندا ، افسر آدلانیب هشتر خان کیمین یئریسونده ، نیظامین آروادی کیمین سن. هاچان دئدی دور ، دورمالی سان ، هاچان دئدی گئد ، گئد ملی .بللی اولمور هانسی گون هایانداسان."
اوندا مملکه تین وضعی بئله ده ییل دی .
آج لیق واریدی . ظولوم واریدی .شاه واریدی.ایرضا شاهیدی آدی.
اوله نه رحمت ده ییر لر ، آما ، او شاهین ذاتینا لعنت ، مملکه تین جاماعاتین نوکر کیمین بئجر ماق ایستیردی. هیچ نه یی یوخیدی ، فقط امریکالی لار خیابانلاردا ایتلرینن سوله نیر دیلر.
الان وقتی به سطح زندگی بعضی از مفت خور ها و وضع عمومی مردم نگاه می کنم ، یاد آن حکایت هایی می افتم که قبلا می شنیدم و معنی اش برایم گنگ بود.
شاه مخلوع به غیر از افراد دور و بری خود ( که همگی از ملت بهترون بودند) و شاهزاده و عالیجناب و ... خوانده می شدند، یه دسته بندی بزرگتر و سراسری هم داشت که آجان های نظامی (با سلام نظامی هیتلر وار به یاد برتر ی قوم آریایی بر ملت های دیگر ) و فرماندار و بخشدار و البته نیروی هراس انگیز ( به قول خودشان ) ساواک که وظیفه اش سازمان امنیت و .. کشوری بود .کشور که چه عرض کنم ، در ذات همایونی خلاصه می شد.
می گفتند خدا ، شاه ، مملکت.
شاه بعد از خدا خودش را اختیار دار همه کس و همه جنبنده ها می دانست.
در روستا ها هم کدخدای ده و البته ارباب و آقای بالاسر همه کاره ملت بودند. یکر وز مردم روستا را برای بیگاری به دروی محصول ، کاشت یا حتی تمیز کردن منزل شان می بر دندو از ملت کار می کشیدند.
بالاخره خدا صدای فقیر و بیچاره های ژنده پوش و بی کس را شنید. شاه و ایل و تبارش و هر کسی که به قول خودش توی مردم قلدری می کرد ، با ذلیل ترین شکل فرار کردند و البته بعضی هایشان هم ظاهر ا توبه کردند.
رضاشاه کشور را در وجود خودش برای مردم معنی کرده بود. نظام دوهزار و پانصد ساله او ریشه اش کوروش کبیر (شمرده بخوانید!!!) و قانون او نه قانون مشروطیت که قانون سنگ نبشته ! قوانین کوروش بود.
تازگی ها متنی از سخنان شاه فراری را در اینتر نت خواندم که مکالمه تلفنی با یکی از نظامیان نگرانی خود را از سخنرانی یکی از استاتید دانشگاه در ... در باره تاکید بر اجرای قانون اساسی اعلام کرده بود . و گفته بوده که فلانی از قانون حرف می زند ، می خواهد قانون را اجرا کند . و پرسیده بود که حالا باید چکار کنند. و مثل اینکه سخنران هم ( که از قانون دم می زده ، توسط عوامل ناشناس!!!) کشته شده بود.!!!
دی ماه فرصتی دوباره برای مرور خاطرات نحوه واژگونی یک حکومت مستبد حکومتی و احیای ایدولوژی اسلامی است. از بزرگتر ها بخواهید تا در این مورد برایتان حرف بزنند. سخنان شیرین و ناب و حقیقی آنها بیشتر از هزاران تاریخ نویس و راوی متاثر از ادوات دولتی موثر است. دولت شاه برای یاد بود خودش تاریخ را می نوشت. اما تاریخ واقعی سوای از سفر فلان مورخ خارجی به ایران و دیدار با نظامات دولتی و سطحی نویسی های آنهاست . تارخ واقعی در دل اجتماع و مردم آن زمان نهفته ا است .
خدا پشت و پناهتان باشد.
ش. مرادی نوزدهم دی ماه نودو سه.