*** این مطلب را زیاد جدی نگیرید***
نقل است یکی یا دو نفر از شوراهای شهرستان ... بعد از اطلاع از حیف و میل و به قول عامیانه تر دزدی برخی از مسئولان ، جویای احوال شده اند و علت امر خلاف و جبران مافات را پرسیدند .لابد بعد از آن بود که جناب ش... بعد از کلی کلنجار رفتن و من نبودم ، من نبودم در جواب کی بود ؟؟ کی بود؟؟ دست انداز های این شهر را لمس کردند.
این مطلب در خیابان های شهر آغیزدان آغیزا ،می گشت
جناب ،در معیت یکی از شوراهای قدر و صاحب قدرت (امسال و انشاءالله سال آینده)، کنفرانسی برگزار کردند و اظهار داشتند که ... من نبودم .
بحث که داغ شد ، پیمانکار محترم قیر و ابزار قیر ورماق سر جلسه کی بود کی بود حاضر شدند و قول دادند که در اسرع وقت این میزان پول ناقابل را به شهرداری برگردانند.
"به همین راحتی ، به همین خوشمزگی "
در جلسه ای که بعد ها در این گیرو دار "خودتو کنار بکش ، لو رفتیم" بر گزار شد ، برخی از دوستان که آدمی با شنیدن حرف هایشان یاد فساد ها یا ولخرجی های زمان رییس جمهور پیشین می افتد، فرمودند :" برخی از شبه دوستان حرفهای الکی زدند و آخر سر هم معلوم شد که همه چیز دروغ بوده است ، الکی داد و بیداد راه انداختند ، هفتاد تومن که چیزی نیست ."
آخر سر قرار شد که یکی از دوستان ( ما از اول این عادت اشتباه را داریم که دشمن را هم دوست ملت می خوانیم ، این اشتباهات لپی است به بزرگواری خودت ببخش ، ای آن نیکی که این مطلب فکاهی را می خوانی ) یکی از دوستان زبان پرچرب از جانب 70 هزارتومن ناقابل هراز گاهی تا از یاد رفتن موضوع صحبت کند تا این مطلب از یاد ملت برود ..." هر که از یاد رود ، از جیب هم رفته باشد ، دیگر رفته است ... "شاعر مرحوم.
الغرض.
1- در این گرو دار معلوم نشد که این پیمانکار را چه کسی بر اساس چه معیار هایی انتخاب کرده است .
-آیا این انتخاب دستوری بوده یا نه بعد از مزایده (ببخشید فکر کردم در باره مصالح و منافع عمومی صحبت می کنم!!) طرف انتخاب شده است .
-چه کسی این انتخاب شق القمر را انجام داد ه >> کی تصمیم گرفته<< از قیمت ها ی بازار خبر نداشته <<< داشته >>> را این تصمیم را گرفته أأأ نداشته ؟؟؟ چرا مسئول این کار شده ؟؟؟
طرفین متهم اگر ثابت شد ، گناهکار بوده (اگر برداشت و حیف و میل 70 میلیون تومان ناقابل پول ببخشید مجبورم بگویم "بیت المال" جرم بوده باشد!!!) در این صورت چه طوری با او تا !!! می کنید؟؟؟
نکند طوری تا کنید که بگوید " بابا 70 تومن که چیزی نیست ، بعضی ها بیخودی سرو صدا کردند!!"
*
اگه سر و صدای بعضی ها نبود ، این 70 میلیون تومان ناقابل هم که قاطی گناهگار و هیچ وقت پیدا نمی شد.
با هفتاد میلیون چه کارها که نمی شه کرد؟؟
میشه قبل از یک لیوان آب خورد و حرف نزد !!
میشه به عنوان عصرانه قبل از پانزدهم ماه نوش جان کرد !
میشه یه فاکتور بی ارزشی که تحویل حسابداری دهیم ،
بنویسیم هفتاد میلون و بعد بدیم حساب کتاب کند حسابدار
ماهم هفتاد تومنو بگیریم ، هر کی سهم خودشو بخوره
(اگه شریک پیدا شد)
آرا قاریشیب ایت ده یئسین تانیمیر
by..by
یئنه گوروشه نه قدر .
اصلاح برای انسان مثل هرس شاخه های اضافی درخت است .درختی که هرس نشود ، در میان انبوه شاخه های زایدی که از او تغذیه می کنند گم می شود ، و ثمر و میوه آن درخت بسیار کمتر خواهد شد. به طوری که عمر درخت به خاطر فعالیت بیش از حد کم می شود ، نتیجه کار پیری زود رس و در نتیجه خشک شدن یا بریدن آن خواهد بود.
اصلاح انسان و عملکرد او نیز تاثیر مهمی در پایداری او و اندیشه هایش دارد.اندیشه انسان منبع اصلی عملکرد اوست.انسان در برخورد با موانع خارجی می تواند با جای خالی دادن یا فرار کردن از موانع بیرونی بگریزد و محتملا جان سالم به در برد . اما اندیشه های ناپاک و منحرف قطعا به نابودی و اضمحلال او و خود این اندیشه ها خواهد انجامید.
انسان سالم در هم نشینی با اندیشه های ناپاک فاسد می شود و اندیشه ها و ایدیولوژی های ناب به واسطه طرفداری انسان های ناپاک و منفعت طلب از آن ها و سوء استفاده های عمدی و یا برداشت های منحرف و غیر عمدی باعث نابودی آنها می شود.
خارمان توپلاماق چتین ایشدی . اما خارمان یا ندیرماق بیر چوپ کیبریته بند اولور.
یاخشی اینسانلارین پیش عمل لری ده اولور . اینسانلارین ایشتیباهی ، سهو عمل لری اولماسایدی اوندا تانری 124 مین پیغمبری نه اوچون یئره یول لاردی؟
اینسان اوزین گورمه سه ، اوز پیس عمل لرین دوزلتمه یه چالیشما سا ، اوندا اوز الینن ، اوز قبرین قازیر.
مادام اینسان یاخشی اولماقا چالیشیر سا ، نه قدر پیس عمل لردن قاچیر سا ، اونون داوامی ضمانت ائدیله بیلینیر.
چوخ یاخشی اینسانلار ، اوغرو ، موندار یا پیس عمل لی اینسانلار نان دولانیب فاسیلد اولوبلار. چوخ یاخشی ایده آل لار اینسانین پیس طرفدارلیق اوچون یئر اوزیندن سیلینیب لر. فرعون لارین جاه و جلالینا، مقبره لرینه هله ایندیه قدر قالان سیمالارینا باخاندا اوندارین حیاتدا اولماقینا ، حکمدار اولماقلارینا، اینسان اینانیر اما ایندی بیر تک مقبره دیلر ...
طرفداران و مبلغان فاسد و گمراه ایدیولوژی دینی را بیشتر از دشمنان دین به نابودی می کشانند.سوء استفاده از دین برای محکم کردن ستون حکومت در بین کشور های اسلامی بیشتر از مخالفت زمامداران کشور های لائیک به اسلام و اساس آن ضربه می زند.
ایسلاما ، قرآنا چورگ آغاجی کیمی باخانلار ، ایسلامین کوکین قورودیر...
بعضی از آدمها مثل عکس اند
طرفیت شان مثل پیکسل های عکس محدوده !
بیش از حد که بزرگشان کنی
کیفیت شان می آید پایین...
اونوقته که نمی شه بهشان آدم گفت
شباهتی به آدم ندارند وقتی باد می کنند...
شیشن قورباغیا بنزه ین ده
لاپ قالا ، پارتلاسین لار ، گولی بولاسین لار ...
شیشن قورباغالار...
بادشان که کم شود ، می شوند قوباغه واقعی !!
مبازره خیر و شر محدود به زمان و مکان خاصی نیست. با متمدن شدن انسان شیوه های رو در رویی این دو گروه هم تفاوت چشمگیری یافته است.
یکی از قویترین حربه های گروه شیطانی برای به زانو در آوردن حقیقت ، القای شیطان و هواهای شیطانی به عنوان خیرخواه مطلق بشریت و عینی دانستن خواسته های شیطانی با ذات دین است . در این پروژه ، خواست های شیطانی بعد از انطباق آن با بخش هایی از تعلیمات دینی در قالب ایدیولوژی دینی به خورد مردم داده می شود.
برخی ا ز حیله های شیطان برای به زانو در آوردن حقیقت طلبان و پیروان عدالت :
- کم ارزش نشان دادن حقیقت . مثال ، فرض کنید حق x برای شما مفروض باشد ، حال اگر در موزد آن حرف بزنید گروه شیاطین برای ساکت کردن شما سعی خواهند کرد این حق عینی شما را کم ارزش نشان دهند . با این جملات که فرضا شما این حق را داشته باشید می خواهید باهاش چیکار کنید ؟ آنهایی که این حق را گرفته اند ، چه و چه و چه؟
نشان دادن کم تعداد و کم ارزش در حقیقت و عدالت یکی از شیوه های شیطانی است .
در نهایت ادله شان عوض خواهد شد . اگر قرار باشد این حساب را به شما بپردازیم ، باید حق همه را بدهیم . دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود.دیگر ... معنی نمی یابد.
اینکه شما از حق ایکس حرف می زنید ، نشان می دهید که شما جزو ایادی .. . هستید. می خواهید آشوب به پا کنید. این ها که حرف های ... است . شما هم گماشته آنها هستید.
- ارعاب و تهدید: یکی از شیوه های سرکوب هما ن ارعاب همان گوش بریدن ، دندان کشیدن و البته در شرایط فعلی سردخانه های زیر زمینی ، استخر های آب سرد با خورده شیشه های کف آن ... می باشد.
- تطمیع و خریدن. بر اساس آموزه های شیطان هر انسانی را که از حقیقت و عدالت حرف بزند می توان خرید. شاید قیمتش بالاتر باشد ولی قطعا می توان خرید . اگر این قیمت گذاری را با چاشنی های دیگر مخلوط کنیم معجونی می شود که به عقیده شیطانی می توان خدا را هم با آن خرید.
- انتساب به دین و خدا. بر این اساس کسی به غیر از شیطان نمی تواند از خدا حرف بزند . شیطان و گروه شیطانی دراین وادی ( وادی دین ) طوری ادای آدم های پرهیز گار را در می اورند که انگار ختم رسالت در قرآن اعوذو بالله افسانه است . سطور نانوشته است. چون گروه شیاطین خودشان را در گاهی از موارد بالاتر از هر نبی و غیر نبی می دانند.
- انتساب به آزادی و اجبار در عمل . اگر می خواهید آزادی و دین را به بند بکشید . کافی است که خودتان را آزادیخواه نشان بدهید و همه را مجبور کنید پایه این آزادی برداشت شما از دین را تبلیغ کنند. د راین میان کسی جرات نخواهد کرد بر علیه افکار آزادیخواهانه شما (ولو به بهانه فریب مردم ) حرفی بزند.
ادامه دارد...
حقیقت در بند