*Bu Yazi Bir Copy va Paste dir BU ADRESDAN
You never know what's around the corner. It could be everything. Or it could be nothing. You keep putting one foot in front of the other, and then one day you look back and you've climbed a mountain
Tom Hiddleston
Perhaps when we find ourselves wanting everything, it is because we are dangerously close to wanting
nothing
You never know what's around the corner. It could be everything. Or it could be nothing. You keep putting one foot in front of the other, and then one day you look back and you've climbed a mountain
Tom Hiddleston
Perhaps when we find ourselves wanting everything, it is because we are dangerously close to wanting
nothing
Sylvia Plath
“It is good to have an end to journey toward; but it is the journey that matters, in the end”
Ernest Hemingway
If you have built castles in the air, your work need not be lost; that is where they should be. Now put the foundations under them
Henry David Thoreau, Walden
“If you were born without wings, do nothing to prevent them from growing”
Coco Chanel
“It is good to have an end to journey toward; but it is the journey that matters, in the end”
Ernest Hemingway
If you have built castles in the air, your work need not be lost; that is where they should be. Now put the foundations under them
Henry David Thoreau, Walden
“If you were born without wings, do nothing to prevent them from growing”
Coco Chanel
روزی امیر المومنین علی (ع) در پرسشی در باره اهمیت حکومت گفتند، اگر حکومت ایشان نتواند عدلی را برپا داشته ، مظلومی را به حقش برساند به اندازه ی گیوه های کهنه ی حضرت ارزش ندارند.
اگر به تاریخ گذشته موران در زمان شاهنشان ملعون واقع بینانه نگاه کنیم ، متوجه می شویم که موران در آن زمان چه کمبودهایی داشته است و اگر وضعیت امروزی موران را بخواهیم با معیار ها و استاندارد های امروزی مقایسه کنیم متوجه عمق عقب ماندگی موران می شویم:
موران در آن سالها :
- اربابانی داشته که رابطه ارباب رعیتی را فراتر از قانون می دانسته اند،ارباب ها مردم را به بیگاری مجبور می کردند ، هر مجلسی که ارباب ها وارد می شدند همه از جمله قاضی های دادگاه به احترامشان بلند می شدندو فرمایشات شان را عملی می کردند.
- وضعیت معیشتی مردم در آن زمان چندان رضایتبخش نبوده است ، هر چند مقایسه سطح رفاه زندگی آن زمان با سطح زندگی زمان فعلی به دلیل پیشرفت های صورت گرفته در زمنیه های بهداشت ، ارتباطات و افزایش سطح رفاه اشتباه است . اما مقایسه سطح زندگی در آنزمان با واقعیت های لول زندگی در آنزمان قابل مقایسه است. آیا مردمی که در این ناحیه زندگی می کردند سطح زدگیشان با مردمی با این موقعیت در شهرهایی غیر حاشیه نشین قابل مقایسه بوده است ؟
- مردمان آنزمان مجبور بودند برای امرار معاش و کسب حداقل های زندگی خانواده شان را رها کرده و به فهلگی و کارگری در شهرهای شمالی روی بیاورند.
الان هم جوانان هر خانواده ای که در آمد متوسطی داشته باشد و پارتی نداشته باشند باید برای امرار معاش به شغل کثیف پست فهلگی روی بیاورند. آنزمان هم کارگری را کاری شرافتمندانه می دانستند که بهتر از دزدی و کارهای خلاف می دانستند ، اما کسی کاری برای رفع این محرومیت نمی کرد ، این زمان همه بیشتر مردم کارگری را شغل آبروداری می دانند. اما تلاش های صورت گرفته !!!! تاثیر چندانی در وضع مردم ایجاد نکرده است به گونه ای که این با ر نه جوانان که مردم با خانواده هایشان از منطقه خارج می شوندو کوچ می کنند و هیچ وقت مگر برای دید و بازدید های عید بر نمی گردند. بیشتر مناطق خالی از سکنه شده است.
- راههای ارتباطی موران اینگونه نبود ، امروز به حمد الله وضع بهتر شده است اما این تغییر تکنولوژی نباید باعث شود که راههای ارتباطی آنزمان با این زمان مقایسه شود. به جای ان می توان میزان وسایل نقلیه را با راههای شوسه موجود در آنزمان و نسبت ماشین ها و راههای ایجاد شده و آسفالت شده در این زمان معاصر مقایسه کرد که کمبودها در زمان فعلی در مقایسه با آن نسبت بیشتر و پر رنگ تر است .
- آن زمان بیشتر روستاهای ما آب کافی برای آشامیدن نداشتند ، بعضی از خانواده ها آب های شربشان را با الاغ از چشمه ها می اوردند.
الان از چشمه ها به روستا ها لوله کشی کرده اند ولی متاسفانه آب چشمه ها در 5 ماه گرم سال خشک می شود و یا آنقدر ها نیست که مایحتاج آب شرب یعنی فقط آشامیدن مردم را تامین کند.الان ناموسان این مملکت جلوی چشم همه آب هایشان را با الاغ می آورند.
- بحمدلله از لحاظ تلفن و موبایل و اینترنت در وضعیت خوبی قرار داریم و این امر با زمان شاهنشاهی قابل مقایسه نیست : چون این وسایل هنوز اختراع نشده بودند.
- آنزمان فقط ارباب ها تریاک می کشیدند ولی حالا از لحاظ معتاد و تزریقی کم کم به مقام های اول کشوری دست می یابیم ، چون شغل و منبع درآمدی برای آن مردم تعریف نشده است و جوانان ما برای جبران خود خوری های ناشی از بی هویتی به مواد مخدر روی می اورند. .
*
در این سالها نماینده های این مناطق که باید فریاد عدالتخواهی مردم را به کوش مردم می رساندند، آدم های کوتوله ای بوده اند که یک نکته را نفهمیده اندکه پیشرفت و آبادانی یک ناحیه در سایه آب نیست ، خیلی وقت است گذشته آنزمانی که می گفتند آب مایه آبادانی است ، امروزه و البته دیزور هم بودجه و پول مایه آبادانی بود ولی افسوس که نمایندگان ما در حد افراد عامی کوچه و خیابان بوده اند و عملکرد شعار هایشان قانع کننده افراد کوچه وخیابان بوده است.
مثلا همین موسوی اصل یا تیموری اصل ، فکر می کنید نتیجه ی این هشت سال نمایندگی اش چه بوده است ؟
در دوره گذشته که می گفت بیمارستان ولایت فقیه و مقام دولتی را برای گشت و گذار ایشان آورده اند.
حتما این دفعه هم خواهد گفت که با بشار اسد ملاقات کرده است ؟؟
موران در آن سالها :
- اربابانی داشته که رابطه ارباب رعیتی را فراتر از قانون می دانسته اند،ارباب ها مردم را به بیگاری مجبور می کردند ، هر مجلسی که ارباب ها وارد می شدند همه از جمله قاضی های دادگاه به احترامشان بلند می شدندو فرمایشات شان را عملی می کردند.
- وضعیت معیشتی مردم در آن زمان چندان رضایتبخش نبوده است ، هر چند مقایسه سطح رفاه زندگی آن زمان با سطح زندگی زمان فعلی به دلیل پیشرفت های صورت گرفته در زمنیه های بهداشت ، ارتباطات و افزایش سطح رفاه اشتباه است . اما مقایسه سطح زندگی در آنزمان با واقعیت های لول زندگی در آنزمان قابل مقایسه است. آیا مردمی که در این ناحیه زندگی می کردند سطح زدگیشان با مردمی با این موقعیت در شهرهایی غیر حاشیه نشین قابل مقایسه بوده است ؟
- مردمان آنزمان مجبور بودند برای امرار معاش و کسب حداقل های زندگی خانواده شان را رها کرده و به فهلگی و کارگری در شهرهای شمالی روی بیاورند.
الان هم جوانان هر خانواده ای که در آمد متوسطی داشته باشد و پارتی نداشته باشند باید برای امرار معاش به شغل کثیف پست فهلگی روی بیاورند. آنزمان هم کارگری را کاری شرافتمندانه می دانستند که بهتر از دزدی و کارهای خلاف می دانستند ، اما کسی کاری برای رفع این محرومیت نمی کرد ، این زمان همه بیشتر مردم کارگری را شغل آبروداری می دانند. اما تلاش های صورت گرفته !!!! تاثیر چندانی در وضع مردم ایجاد نکرده است به گونه ای که این با ر نه جوانان که مردم با خانواده هایشان از منطقه خارج می شوندو کوچ می کنند و هیچ وقت مگر برای دید و بازدید های عید بر نمی گردند. بیشتر مناطق خالی از سکنه شده است.
- راههای ارتباطی موران اینگونه نبود ، امروز به حمد الله وضع بهتر شده است اما این تغییر تکنولوژی نباید باعث شود که راههای ارتباطی آنزمان با این زمان مقایسه شود. به جای ان می توان میزان وسایل نقلیه را با راههای شوسه موجود در آنزمان و نسبت ماشین ها و راههای ایجاد شده و آسفالت شده در این زمان معاصر مقایسه کرد که کمبودها در زمان فعلی در مقایسه با آن نسبت بیشتر و پر رنگ تر است .
- آن زمان بیشتر روستاهای ما آب کافی برای آشامیدن نداشتند ، بعضی از خانواده ها آب های شربشان را با الاغ از چشمه ها می اوردند.
الان از چشمه ها به روستا ها لوله کشی کرده اند ولی متاسفانه آب چشمه ها در 5 ماه گرم سال خشک می شود و یا آنقدر ها نیست که مایحتاج آب شرب یعنی فقط آشامیدن مردم را تامین کند.الان ناموسان این مملکت جلوی چشم همه آب هایشان را با الاغ می آورند.
- بحمدلله از لحاظ تلفن و موبایل و اینترنت در وضعیت خوبی قرار داریم و این امر با زمان شاهنشاهی قابل مقایسه نیست : چون این وسایل هنوز اختراع نشده بودند.
- آنزمان فقط ارباب ها تریاک می کشیدند ولی حالا از لحاظ معتاد و تزریقی کم کم به مقام های اول کشوری دست می یابیم ، چون شغل و منبع درآمدی برای آن مردم تعریف نشده است و جوانان ما برای جبران خود خوری های ناشی از بی هویتی به مواد مخدر روی می اورند. .
*
در این سالها نماینده های این مناطق که باید فریاد عدالتخواهی مردم را به کوش مردم می رساندند، آدم های کوتوله ای بوده اند که یک نکته را نفهمیده اندکه پیشرفت و آبادانی یک ناحیه در سایه آب نیست ، خیلی وقت است گذشته آنزمانی که می گفتند آب مایه آبادانی است ، امروزه و البته دیزور هم بودجه و پول مایه آبادانی بود ولی افسوس که نمایندگان ما در حد افراد عامی کوچه و خیابان بوده اند و عملکرد شعار هایشان قانع کننده افراد کوچه وخیابان بوده است.
مثلا همین موسوی اصل یا تیموری اصل ، فکر می کنید نتیجه ی این هشت سال نمایندگی اش چه بوده است ؟
در دوره گذشته که می گفت بیمارستان ولایت فقیه و مقام دولتی را برای گشت و گذار ایشان آورده اند.
حتما این دفعه هم خواهد گفت که با بشار اسد ملاقات کرده است ؟؟
وظیفه قوه ی قضائیه در امر مبازره با بی قانونی و جلوگیری از فساد بیش از همه قواست .چرا که قوه قضائیه و البته نیروهای انتظامی خط مقدم اجرای قانون و مبارزه با اخلال گران قانون و تعدی به حقوق شهروندان است .
درست است که نیروی انتظامی در خطی مقدم از قوه قضائیه اعمال وظیفه می کند اما باید در نظر داشت که همه زحمات و کوشش های شبانه روزی نیروی انتظامی در حراست از نظم و قانون مستلزم برخورد قاطعانه قوه قضاییه است.
به عنوان مثال اگر نیروی انتظامی دزدی را بگیرد و برای محاکمه میزان جرم و مجازات عمل به قوه قضائیه تحویل دهد در این صورت اگر قوه قضائیه از روی اقتدار قانونی حدود جرم را مشخص و مجازات را با قدرت اعمال نماید ، و مجرم مشمول عفو قرار نگیرد ، به احتمال یقین تاثیرش به مراتب بیشتر از موقعی خواهد بود که انبوه خلاف کاران در سایه ی مدارای قوای فوق یا به علت ضعف قانونی در جامعه جولان دهند.
یا در نمونه دیگر ، رییس جمهور یک کشوری یک مملکت اسلامی در صحن علنی مجلس نام یک شخص را در زمان "بگم بگم " با عنوانی که مستحق رسیدگی قضایی است می برد ،اما قوه قضائیه بی توجه به قول صریح قانون به این امر رسیدگی نمی کند . مشخص نمی شود که آیا این شخص مسئول همین طور الکی این حرف را زده است یا اینکه قضایایی در باره تاراج بیت المال اتفاق افتاده است ؟
اگر در زمینه ی قوانین برخورد با قاچاقچیان مواد افیونی ضعف قانونی وجود دارد که باعث می شود تبهکاران در سایه نبود مشخص قانون افراد جامعه را به منجلاب اعتیاد بکشانند و خانواده هایی را داغدار کنند و راست راست در خیابانهای شهر بگردند ، وظیفه قوه قضائیه است که خلاء قانونی را با همکاری قوه مقننه برطرف و امنیت را در سایه اقتدار قانون برقرار نماید.
قوه قضائیه باید نهادی باشد که مظلومان بتوانند برای رفع ظلم و تعددی به حقوقشان به آنجا مراجعه کنند.نه جایی که هر عملی از شکوائیه نیازمند پرداخت پول باشد.در این صورت بدیهیه ! کسی که پول کافی نداشته باشد نمی تاند در محاکم قضایی اعاده حق کند. اعاده حق هم مستلزم پرداخت هزینه شکواییه ، دادرسی ،... ده ها هزینه دیگر است . مثلا فرض کنید که کلاهبرداری مبلغ یک میلون و ... تومان از کسی کلاهبرداری کرده باشد ، میزان پولی که شاید از نظر کارشناسان قوه قضائیه پول کمی باشد آما از نگاه مظلوم تمام هستی اش برباد رفته است.شخص مظلوم در این صورت یعنی در شرایط فعلی نمی تواند اعاده حق کند ، چون هزینه دادرسی (شاید بهتر باشد از این به بعد ترتیب این کلمه یا معنی آنرا در لغت نامه ها عوض کنیم) زیاد است .چون زمان دادرسی و رسیدگی به پرونده آنقدر زیاد است که آدم موهاس سرش سفید می شود تا به نتیجه ای برسد تا حکمی صادر شود.
می دانم که در این مملکت کسی این حرفها را به حساب نمی آورد.چون کسی که در این موقعیت قرار داشته باشد ، دستش به بالایی ها بند نیست .چون صدایش به هیچ جایی نمی رسد.
کسی که باید به این امور بپردازد قوه قضائیه است آنهم که سرگرم رسیدگی به فساد های میلیاردی است که به دلایلی یا بی اطلاع بوده اند در زمان جرم خاطی را دستگیر کنند و یا این که چون طرف وزیر بوده ، یا دستش به مسئولان گردن کلفت بند بوده نتوانسته اند دستگیرش کنند یا مصلحت نبوده ، امان از این مصلحتی که دستور خدا را هم زمین گیر می کند.
درد زیاد است ، اما کو گوش شنوا؟؟
رسم است نمایندگان در دوره های کوتاه مدت اهم تلاش های خود و نتایج و اهداف مورد نظر خود را برای آبادانی منطقه خود اعلام می کنند.
به عنوان عضو کوچکی از این مردم مستضعف منطقه ، امیدواریم جناب آقای موسوی بعد از این سالهای مسئولیت که عنقریب مدت آن به چهارسال خواهد رسید ، اقدامات و پرونده ی قابل دفاعی برای خودشان داشته باشند.
شخص حقیقی جناب آقای میر قسمت موسوی از نظر ما آدمی با ایمان و تقوا و روحانی خالص است که کسی نباید در راستی او شکی داشته باشد. ما با این قسمت از شخصیت او کاری نداریم .
اما شخص حقوقی جناب خان ! بنا به مسئولیتی که دارد باید در برابر این چهار سال که عنوان نمایندگی مردم شهرستان مغان (گرمی و حومه ) و مسئولیت ها و وظایف آنرا برعهده داشت است ، الزاما باید درباره ی این مدت نمایندگی و تلاش هایی که در این مدت جهت رفع معضلات کرده است .پاسخگو باشد:
- نماینده محترم به کدامیک از قول هایی که به مردم داده بود ، عمل نموده است ؟
- رویکرد نماینده در باره بیکاری فراگیر در این منطقه (می دانیم که این مشکل همه مناطق کشور است اما اقدامات نماینده هم باید حداقل به 5 یا ده درصد برسد.)
- رویکرد نماینده محترم در باره ی جلوگیری زا انتخاب های قومی وقبیله ای و سلیقه ای
- رویکرد نماینده در قبال مسئله ی منطقه ی آزاد مرزی که خبرهای ناگوار آن گوش های شنوا را عذاب می دهد.
- اهم فعالیت های نماینده در مجلس شورای اسلامی (نماینده محترم در کدامیک از جلسات رای گیری به غیر از رای دادن به عنوان مطلع از امورات قانون گذاری در مقام مخالف یا موافق سخنرانی کرده و از معلومات قانون گذاری و منطق و.. . خود استفاده نموده است ؟)
- آیا نماینده بر عملکرد افراد منتخب دوره خود که از قضا بر حسب اتفاق همیشگی از خاندان و دوست و آشنا و قوم و قبیله نماینده است ، نظارتی داشته است ؟
- مسئولیت نماینده در جذب اعتبار به کارهای عمرانی یک منطقه به نفوذ کلام ایشان در مجلس و لایحه ها و در نتیجه قدرت نفوذ کلام ایشان در اعضای هیئت دولت است ، شخص نمایند تا چه اندازه ای توانسته است به این امر مهم دست یابد؟
-
-
-
سوال کردن از یک نماینده به معنی به چالش کشیدن تمام تلاش های او نیست بلکه درخواست از نماینده برای استفاده بهینه از وقت باقی مانده برای خدمت به خلق الله است .
ادامه دارد...
به عنوان عضو کوچکی از این مردم مستضعف منطقه ، امیدواریم جناب آقای موسوی بعد از این سالهای مسئولیت که عنقریب مدت آن به چهارسال خواهد رسید ، اقدامات و پرونده ی قابل دفاعی برای خودشان داشته باشند.
شخص حقیقی جناب آقای میر قسمت موسوی از نظر ما آدمی با ایمان و تقوا و روحانی خالص است که کسی نباید در راستی او شکی داشته باشد. ما با این قسمت از شخصیت او کاری نداریم .
اما شخص حقوقی جناب خان ! بنا به مسئولیتی که دارد باید در برابر این چهار سال که عنوان نمایندگی مردم شهرستان مغان (گرمی و حومه ) و مسئولیت ها و وظایف آنرا برعهده داشت است ، الزاما باید درباره ی این مدت نمایندگی و تلاش هایی که در این مدت جهت رفع معضلات کرده است .پاسخگو باشد:
- نماینده محترم به کدامیک از قول هایی که به مردم داده بود ، عمل نموده است ؟
- رویکرد نماینده در باره بیکاری فراگیر در این منطقه (می دانیم که این مشکل همه مناطق کشور است اما اقدامات نماینده هم باید حداقل به 5 یا ده درصد برسد.)
- رویکرد نماینده محترم در باره ی جلوگیری زا انتخاب های قومی وقبیله ای و سلیقه ای
- رویکرد نماینده در قبال مسئله ی منطقه ی آزاد مرزی که خبرهای ناگوار آن گوش های شنوا را عذاب می دهد.
- اهم فعالیت های نماینده در مجلس شورای اسلامی (نماینده محترم در کدامیک از جلسات رای گیری به غیر از رای دادن به عنوان مطلع از امورات قانون گذاری در مقام مخالف یا موافق سخنرانی کرده و از معلومات قانون گذاری و منطق و.. . خود استفاده نموده است ؟)
- آیا نماینده بر عملکرد افراد منتخب دوره خود که از قضا بر حسب اتفاق همیشگی از خاندان و دوست و آشنا و قوم و قبیله نماینده است ، نظارتی داشته است ؟
- مسئولیت نماینده در جذب اعتبار به کارهای عمرانی یک منطقه به نفوذ کلام ایشان در مجلس و لایحه ها و در نتیجه قدرت نفوذ کلام ایشان در اعضای هیئت دولت است ، شخص نمایند تا چه اندازه ای توانسته است به این امر مهم دست یابد؟
-
-
-
سوال کردن از یک نماینده به معنی به چالش کشیدن تمام تلاش های او نیست بلکه درخواست از نماینده برای استفاده بهینه از وقت باقی مانده برای خدمت به خلق الله است .
ادامه دارد...