/rss" />
موران
رصد و نقد ،دفاع از حقانیت و آبادانی
نگاه متفاوت كارشناس آمریكایی به نتایج مذاكرات وین 4


سوزان مالونی كارشناس برجسته آمریكایی با نمایشی خواندن رفت و آمد شركت های خارجی به ایران معتقد است كه در صورت عدم توافق نهایی در ژنو كه به صورت بر سر همه چیز یا هیچ چیز ازجمله سلاح های متعارف ایران درآمده است، دولت روحانی در داخل ایران دچار فروپاشی می شود.

سخن: خرین دور از مذاكرات هسته ای میان ایران و 5+1 مدتی قبل در وین پایان یافت و برخلاف برخی پیش بینی ها – در داخل و خارج از كشور- هر دو طرف ایران و قدرت های جهانی حاضر در این مذاكرات با نارضایتی به خاطر به نتیجه نرسیدن در آغاز روند نگارش متن از اینكه نتوانستند پلی را برای گذر از اختلافات بزرگ قدیمی ایجاد كنند، محل مذاكرات را ترك كردند.

به نوشته "سوزان مالونی" كه از كارشناسان و تحلیلگران برجسته مسائل ایران در وزارت خارجه آمریكا بوده است، اگرچه این دیدار نتیجه مطلوبی در ادامه دیدارهای دوره توافق ژنو نداشت اما آغازگر دوره ای از تردیدها در مورد موفقیت و یا شكست دیپلماسی تا 20 جولای است. اكنون مشخص شده است كه دوره ای از مباحث سخت و احتمالا غیرقابل مهار شروع می شود كه در برابر هر راه حل ساده ای مقاومت می كند زیرا در وین مشخص شد كه فاصله بسیار زیادی میان منافع و اهداف دو طرف وجود دارد.

رابرت اینهورن از مقام های ارشد پیشین وزارت خارجه امریكا و كارشناس ارشد موسسه بروكینگز اعتقاد دارد كه میزان تمایل ایران به ادامه فعالیت غنی سازی بستگی به نوع پیشنهادات امریكا و مقام های بین المللی در توافق جامع دارد.

به نوشته مالونی، در حالی كه غنی سازی مهمترین موضوع میان دو طرف محسوب می شود موضوع های دیگر همچون راكتور آب سنگین اراك، تاسیسات غنی سازی زیرزمینی فوردو و تردیدها در مورد فعالیت های تسلیحاتی ایران و ابعاد احتمالی نظامی هسته ای ایران و هزاران مساله دیگر باید با جزییات در یك توافق نهایی پرداخته شوند.

دیدار اخیر وین امیدها را بر هم زد و مانع اعلام پیروزی و باعث تضعیف ایجاد چارچوبی برای محدودسازی تمایلات هسته ای ایران شد. یك مقام ارشد آمریكایی تاكید دارد بارها قبل و بعد از مذاكرات اعلام شده است تا زمانی كه در مورد همه چیز توافق نشده است هیچ چیزی مورد توافق قرار نگرفته است.

به نظر این مشاور سابق وزارت خارجه آمریكا، با همه اظهارات در مورد ناموفق بودن وین 4 در ارزیابی نتایج مذاكرات هفته قبل حداقل سه دستاورد مهم به نسبت قبل تر داشته است.

مالونی سه دستاورد مهم توافق ژنو برای غرب را چنین بر می شمرد:

1-تلاش برای راه اندازی یك توافق جامع تصمیم برای راه اندازی مذاكرات در دو فاز را معتبر می سازد.

برخی در واشنگتن بر فرایند مذاكرات دو سطحی اشاره می كنند. منتقدان این شرایط در كنگره توافق ژنو را ظاهرسازی تهران می دانند و اصرار دارند كه هر نكته مثبت توافق جامع با مشروع سازی برنامه هسته ای ایران زیر سوال می رود و حمایت بین المللی از تحریم ها را تضعیف می كند. اهداف این افراد به وسیله رهبران اسراییل نیز تكرار می شود كه اعتقاد دارند باید زیرساخت های هسته ای ایران در توافق جامع نابود شوند.

اوباما با اعلام پارامترهایش برای توافق و نگاه واقع بینانه در مورد جلوگیری از عبور ایران از مرزهای هسته ای به آنها پاسخ داده است. اوباما در پاسخ به منتقدان می گوید كه اگر توافق ژنو را انجام نمی دادند همه نگرانی ها در مورد ظرفیت فوران هسته ای -breakout capacity- ایران در این شش ماه ادامه داشت و كار راكتور اراك ادامه می یافت و سانتریفیوژهای پیشرفته آماده نصب می شدند و ایران به فوران هسته ای نزدیك تر می شد.

هر دو طرف تمایل و انگیزه جدی برای معامله جامع دارند اما ادامه اختلاف ها نشان داده است كه آماده سازی توافقی مورد قبول چقدر سخت و پیچیده است. به علاوه امتیازات توافق جامع در مورد توقف جنبه های مهم فعالیت های هسته ای ایران را گوشزد می كند.

2-مخاطرات بن بست هسته ای فقط به طرف تهران تشدید می شود.

مهمترین انتقاد به توافق ژنو در غرب این است كه دوره شش ماهه فشارها بر ایران برای امضای توافق جامع را كاهش می دهد و به عبارتی تحریم ها رو به زوال می روند و اقتصاد ایران رونق پیدا می كند و اهرم هایی كه در طول سالیان گذشته از طریق دیپلماسی جمع آوری شده بودند برباد می روند و با یك توافق جامع تلاش یك دهه ای از دست می رود.

اما شرایط نشان می دهد هیچ یك از این نتایج به بار ننشستند گرچه گروه های تجاری خارجی به سمت ایران روانه شدند اما سود واقعی وقتی به ایران می رسد كه تحریم های هدفمند تخفیف داده شوند. توافق میان هتلی است كه بازدیدكنندگان ایران در آن منتظر هستند. هنوز معامله های بزرگ دور از دسترس هستند و شركت های بین المللی منتظر شرایط سرمایه گذاری باثبات با برطرف شدن واقعی تحریم ها هستند.

حتی تسهیل اندك پرداخت نقدی در توافق موقت نیز بسیار بیشتر از چیزی كه مقام های ایرانی انتظار داشتند پیچیده است.

اقتصاد ایران در پاییز سال گذشته دچار آرامش شد نه به علت توافق ژنو بلكه به خاطر سیاست گذاری های بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال قبل ایران و خوش بینی های عمومی به توافق موقت. ایران در واقع به جای تاكید بر ضرورت دنبال كردن توافق جامع بر مذاكرات تمركز كردند. ایرانی ها با انتظار دستاوردها صلح در برنامه سال اول بر شطرنج هسته ای متمركز شده اند و محبوبیت مردمی روحانی با شكست مذاكرات ویران خواهد شد ضمن اینكه رهبری عالی ایران مستقیم در مورد مذاكرات هسته ای تصمیم می گیرد.

3-ائتلاف چندجانبه بر سر چالش هسته ای ایران هنوز محكم است.

شاید مهمترین دستاورد دور قبلی مذاكرات(وین4) این خبری باشد كه خیلی رسانه ای نشد، نبود هرگونه اختلاف آشكار میان روسیه و آمریكا با وجود تنش دو طرف بر سر مساله اوكراین و كریمه باشد. موضوع تنش چیز ساده ای نبوده اما نشان می دهد كه ائتلاف چندجانبه ای كه برای بررسی نگرانی در مورد فعالیت هسته ای ایران گردهم جمع شدند مستقل از دیگر موضوع ها عمل می كند. ارتباط پایدار و اثرگذار واقعیP5 +1دارایی خیلی مهم آن محسوب می شود.

در تاریخ بحران های بین المللی 5+1 نهادی یگانه محسوب می شود زیرا كشورهای بریتانیا، فرانسه و آلمان در ابتدا در سال 2002 برای حل این موضوع تلاش كردند و اكنون در كنار سه عضو دیگر دایم شورای امنیت به این كار می پردازند و با توجه به مدیریت خوب "خاویر سولانا" نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا اتحادیه اروپا رهبری این فرایند را در مراحل اولیه به عهده گرفت و جانشین وی كاترین اشتون نیز مسئولیت را در دور اخیر نیز ادامه می دهد. (هنوز انسجام در 5+1 وجود دارد)

5+1 در واقع از زمان ریاست جمهوری بوش، در 8 سال قبل و در حالی كه وی چندان خواهان همكاری با اتحادیه اروپا نبود پی ریزی شد ... اما در این مدت از طریق چانه زنی های درونی سخت و در مورد استراتژی و ابزارها، 5+1 توانست یك انسجام واقعی را به دست بیاورد. این ائتلاف پابرجا ماند و اكنون شاهد آن است كه ایران برای پذیرش یك توافق معتبر آماده است.

هنوز دوطرف بسیار باهم اختلاف دارند و موارد اصطكاك زیادی وجود دارد و اوباما توانسته است تا احساس هدف مشترك را با فشار بر متحدانش در مورد داشتن اهرمی برای آوردن ایران بر سر میز مذاكره حفظ كند.

5+1 از امتیازات یگانه ای سود می برد كه عبارتند از: نخست، به وسیله تلاش های مناسب موسسات بین المللی همچون آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل تحكیم شده است. دوم، بازیگران به طور گسترده در پذیرش یك هدف مشترك مبنی بر اینكه مطمئن شوند ایران به دنبال توانایی تسلیحات هسته ای نیست متقاعد شده اند.

نتیجه برخورد با این موضوع هسته ای می تواند درس هایی را در مورد موفقیت چندجانبه گرایی در زمینه دیگر بحران های جدی و سخت همچون سوریه ارائه دهد.



+0 به یه ن
یاییلیب : پنجشنبه 1 خرداد 1393 | یازار : تانیش | بؤلوم : آچیق سوز/Open Talks | 0 باخیشلار
نكات  :
1- هدف دین مفهوم بخشی به زندگی انسانی ، توسعه ی عدالت ، و آسایشدر جهان است.
2-  از گذشته تا به حال  ، اكثر علما و مشایخ و متولیان دین بیشتر به جای اینكه متولی ترویج دین باشند ، از دین و مفاهیم دینی  برای حفظ ظاهر و مكنت و قدرت خودشان استفاده كرده اند.
3- دینداران می بایست چیزی از دینشان برای عرضه می داشته اند تا دیگران تمایل داشته باشند  در باره این نوع ایدیولوژی بدانند.
4- حفظ برخی از كنش های ظاهری  و  غافل شدن از اصول دین.
5- اصول دین فقط نماز , روزه ، حج ، و تولی و تبری نیست ، اصلی كه اكثر مسلمانان  فراموش كرده اند ، همان اصل عدالت است . اصلی كه ماهیت  اسلام (منظورم اسلام ناب محمدی است نه فرقه های شیعه و سنی و... آن ) در آن نهفته  است.
6- دینداران ما ظاهرا فراموش كرده اند كه انسان های معاصر در مقایسه با انسانهای روزگاران قدیم سطح فكری و منطق شان بسیار بسیار فراتر است.
7- بسیاری از افراد در بسیاری از جوامع  به دلیل عدم شناخت  صحیح  دین  و باور الهی و نیز به دلیل  آمیخته شدن مسئله حق و باطل  با سیاست ، یعنی حفظ منافع و مصلحت ها، از دین رویگردان شده اند.
8- بی دینی فعلی در جوامع غرب ناشی از برداشت های  سطحی مسیحیان از دین مسیح و ترویج خواست های فردی و گروهی (مثل گروه كشیشان كه فقط ادعای خدایی نمی كردند!!)به جای خواست الهی است. تا جایی كه فرهنگ انسانی غرب مدت هاست در مسیر دایره ای  حركت می كند و چه بسا به زمان حضرت آدم هم رسید ه  باشد. 
9- اسلام نیز مانند هر اندیشه ای ، هر جهان بینی با طرفدارانش سنجیده می شود.
اگر یك روز بن لادن خود را ناجی اسلام معرفی می كند، اگر... خود را امیر المومنین معرفی می كند. .. اگر مخالفت با حاكم ... مخالفت با خدا تلقی می شود. دیگر نمی شود در این جامعه به دنبال خدا گشت. 
اسلام هیچ جایی نگفته است كه برای پیشبرد خواست های خود ، كودكان مظلوم را گلوله باران كنید. هیچ جایی نگفته است كه بمب به خودتان ببندید و خانه و كاشانه دشمن را با خاك یكسان كنید. با این كارها نمی توان  ایمان یك نفر را تغییر داد . نمی توان گفت كه با این كارها به دنبال اسلامیت مان هستیم.
10-  مقایسه ای  زندگی  در زمان پیامبر اكرم (ص) و زمان معاصر اشتباه است. می توان  مواردی از زندگی آن دوران را به زندگی در این زمان ربط داد، ولی نمی توان از همه صفحات آن كتاب كپی گرفت. 
11- آنچه اسلام را در شبه جزیره عرب به اعراب بادیه نشین  انتشار داد ، قدرت و صلابت و نیروی انسانی و ... نبود ، اسلام و سخن پیامبر اكرم(ص) بر حول برابری و برادری بود. عدالتی كه زر دوستان را ناراحت و عصبانی می كرد.
ما چقدر عمل مان با اعتقادمان می خواند . آیا اكنون ما به عنوان یك مسلمان واقعی و نه یك متعصب  -چرا كه تعصب هیچ رابطه ای با دین ندارد- انسان را با انسان برابر می دانیم. یعنی اینكه اگر من فلان حق را برای خودم قائلم ، آیا برای انسان مقابلم هم كه توانش به اندازه ی من نیست قائلم؟؟
 اگر اینطور نباشد ، باید در باور ها و حرف هایمان تجدید نظر كنیم. 




The  state, wrote  Nietzsche, is

the coldest of all cold monsters... (it) lies in all languages of good and evil; and whatever its says, it lies – and whatever it has, it has stolen... only there, where  the  state  ceases,  does  the  man  who  is not  superfluous begin... (Nietzsche 1969: 75

As  post-war  ‘welfare states’ in the West  and centralised  ‘party states’ in the East have come  under challenge, contemporary political debate  has become suffused  by  images  of  the  state  as malign  and  potentially monstrous. Only
‘beyond  the  State’,  it appears,  can a life  worthy  of  free  human  individuals begin. Criticising  the  excesses,  inefficiencies  and  injustices  of  the  extended
State,  alternatives  have  been  posed  in terms  of  the  construction of  a ‘free market’  and  a ‘civil society’  in  which  a plurality  of  groups,  organizations and individuals  interact  in liberty. This concern  has been  paralleled  in social theory,  where  analysts have  challenged  liberal pluralist and economic deter- minist  theories  of power, and argued that the specific form  of the state is of crucial  importance,  not  only  in  understanding  geo-political   relations,  but also  in  comprehending modern forms  of  exercise  of  power  over  national territories.2
But  the  political  vocabulary  structured  by oppositions between state  and civil society, public and private, government and market, coercion and consent, sovereignty and autonomy and the like, does not adequately characterise the diverse ways in which rule is exercised  in advanced  liberal democracies. Politi- cal power is exercised  today through  a profusion of shifting alliances between diverse  authorities in projects  to  govern  a multitude of  facets  of  economic activity, social life and individual  conduct.  Power is not so much  a matter  of imposing   constraints   upon  citizens  as  of  ‘making  up’  citizens  capable  of bearing a kind  of regulated  freedom. Personal autonomy is not the antithesis of political power, but  a key  term  in its exercise, the  more  so because  most individuals   are  not  merely   the  subjects  of  power   but  play  a  part  in  its operations.



یارپاق لار : 1 .. 3 4 5


Powerd By : ARZUBLOG.COM