بیرینجی کیتاب اندیر Download
ایکینجی کیتاب اندیر Download
اوچونجی کیتاب اندیرDownload
دوردونجی کیتاب اندیر Download
بئشینجی کیتاب اندیر Download
آلتینجی کیتاب اندیر Download
آردینی اوخو
ایکینجی کیتاب اندیر Download
اوچونجی کیتاب اندیرDownload
دوردونجی کیتاب اندیر Download
بئشینجی کیتاب اندیر Download
آلتینجی کیتاب اندیر Download
آردینی اوخو
انقلاب ها با اعتراض به ظلم و استبداد شروع ،سکوت خفقان را با ریخته شدن خون مظلوم می شکنند و با رو در رویی حق و باطل و گسترش دامنه اعتراضات عمومی به اوج می رسند، گلوله صربی در سینه ی حاکمان ظالم فرو می رود و غنچه انقلاب شکفته می شود.
ثمره انقلاب تغییر در قوانین قبل از انقلاب و اصلاح امور ظالمانه در جهت رفع تبعیض است .
انقلاب ایران نیز برای ریشه کن کردن بی عدالتی های قبل از انقلاب بود.
انقلاب خط بطلانی بر همه مرزبندی های جناحی و سیاسی و قومیتی کشید .
بی عدالتی ها... فسادها...تبعیض ها...حق کشی ها ...
همه در نظر مردم محو شده بودند.
همه این مصادیق ظالمانه با انقلاب ایران شکسته شد. و نتیجه و عصاره ی اعتراض انقلابی در قوانین جامعی به نام "جمهوری اسلامی ایران " گرد آمد.
شاه رفته بود .اما ...
حمله دد منشانه رژیم بعثی عراق با دلیری ایرانیان - صرف نظر ا ز رنگ و مذهب و زبان و قومیت - محکم پاسخ داده شد .
دوران سازندگی به پایان رسید .
اما کاری در جهت اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نشد .
اصلاحات خاتمی که با پشتوانه ی اعتراض مردمی نسبت به بی عدالتی ها ی ناشی از دوران سازندگی همچون عدم توزیع عادلانه منابع دولتی در بخش های مختلف کشور شروع شده بود ، با به خوابیدن نمایندگان اصلاح طلب دروغین در صحن مجلس شکست خورد . علت اصلی شکست اصلاح طلبان عدم همراهی آنها با مردم و عدم توجه به اولویت های آن دوران بود . یکی از خواستهای ملت اجرای اصول معطل قانون اساسی بود .
خواست مردم در آن زمان توجه بیشتر به جمهوری اسلامی ایران بود.
خاتمی به همراه همه آن کسانی که با بیرق اصلاحات آمده بودند ، به دلیل میل بیشتر شان به تملک قدرت و چاپیدن آن از حاکمیتی که خود را مطلق می داند کنار گذاشته شدند .
حیف دانشجویانی که خون شان پایمال شد .
دوران احمدی نژاد دوران انتشار دیپلماسی داخلی به سراسر دنیا بود که با شکست سختی همراه شد . احتمالا حالا هم احمدی نژاد فکر می کند می تواند بر کل عالم تدبیری بیندیشد.
رویکرد دولت احمدی نژاد در کنار گذاشتن سوبسید به کالاها و توزیع عادلانه آن و رقابتی کردن بازار خوب بود.و اگر به ثمر می نشست قطعا می توانست اقتصاد بیمار کشور را از انحصار خاص بیرون آورده و با کاهش حق گمرکی و ورود کالاهای مشابه به ایران و البته شکست شرکت های ظاهرا ملی که خون مردم را می مکیدند درمان کند .
هشت سال توهم مدیریت سرمایه های ایران را به باد فنا داد .
مردم دوباره به دنبال کورسوی امید می گشتند . رای مردم به روحانی ثمره گرانی هاو سوء مدیریت های احمدی نژآد بود . مردم هیچ گاه امیدشان را از دست نداده اند . آدم ها هیچ وقت امیدشان را از دست نمی دهند . آنها همیشه به دنبا رهایی از وضعیت های بغرنج و رسیدن به رفاه و آسایش هستند . هیچ احدی از این ملت سوای از ملت های دیگر ، سوای از بندگان دیگر خدا فکر نمی کند .شاید گرایش های سیاسی باعث شود که مردم گاهی حرف های متفاوتی بزنند . اما این سخنان به معنی گرایش حقیقی شان نیست.
همه به دنبال عدالت هستند.
همه به دنبال آنند که وضع شان بهتر شود.
اما معیار عمل در این بین نباید فکر شخصی یا گروهی باشد . باید ملاک قانون باشد .
وقتی ملاک قانون باشد کسی اعتراضی نخواهد کرد . اگر روحانی می خواهد برای مردم کاری انجام دهد بهتر است اصول قانون اساسی را دوباره بخواند. متمم های قانونی را نخواند ، اصول قانون اساسی را بخواند و با کسانی که در برابر اجرای قانون می ایستند کوتاه نیاید .
اجرای اصل 15 قانون اساسی هم از همان اصولی است که ملت های ترک و کرد و هر کسی با هر ریشه ای - بنا بر گرایش به حفظ هویت خود -خواستار اجرای آن است .خواسته ی نابجا و خلافی هم نیست . قطعا احدی از کشور نمی تواند با آن مخالفت کند . ولی دولت باید در این زمینه اقدامات خود را بسط دهد. باید در راستای اجرای قانون کارهای جدی تر برنامه های جدی تری را عملی کند و به گوش مردم برساند.
در این سالها شکاف های عمیقی بین حاکمیت و مردم ایجاد شده است . حاکمیت به دنبال انقلاب اسلامی ایران است و توجه چندانی جمهوریت نظام نداشته است. مواد قانون اساسی به صورت گزینشی اجرا شده است .
روحانی باید به جمهوریت نظام بیشتر توجه کند . توجه به جمهوریت نظام به معنی استفاده از همه پتانسیل های موجود برای اجرای قانون است . اجرای همین بخش 15 قانون اساسی دشمنان قسم خورده ای را در داخل کشور دارد که توجه چندانی به هویت خواهی قومیت ها در داخل کشور ندارند . بخشی از افراد کشور که گرفتار ناسیونالیسم افراطی اند در پی آنند که نظم اجرای قانون را بشکنند . همانهایی که روز و شب بر علیه قومیت ها مطلب می نویسند . اما غافل از آن هستند که زیر بنای کشور را همین قومیت ها تشکیل می دهند .
ثمره انقلاب تغییر در قوانین قبل از انقلاب و اصلاح امور ظالمانه در جهت رفع تبعیض است .
انقلاب ایران نیز برای ریشه کن کردن بی عدالتی های قبل از انقلاب بود.
انقلاب خط بطلانی بر همه مرزبندی های جناحی و سیاسی و قومیتی کشید .
بی عدالتی ها... فسادها...تبعیض ها...حق کشی ها ...
همه در نظر مردم محو شده بودند.
همه این مصادیق ظالمانه با انقلاب ایران شکسته شد. و نتیجه و عصاره ی اعتراض انقلابی در قوانین جامعی به نام "جمهوری اسلامی ایران " گرد آمد.
شاه رفته بود .اما ...
حمله دد منشانه رژیم بعثی عراق با دلیری ایرانیان - صرف نظر ا ز رنگ و مذهب و زبان و قومیت - محکم پاسخ داده شد .
دوران سازندگی به پایان رسید .
اما کاری در جهت اجرای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نشد .
اصلاحات خاتمی که با پشتوانه ی اعتراض مردمی نسبت به بی عدالتی ها ی ناشی از دوران سازندگی همچون عدم توزیع عادلانه منابع دولتی در بخش های مختلف کشور شروع شده بود ، با به خوابیدن نمایندگان اصلاح طلب دروغین در صحن مجلس شکست خورد . علت اصلی شکست اصلاح طلبان عدم همراهی آنها با مردم و عدم توجه به اولویت های آن دوران بود . یکی از خواستهای ملت اجرای اصول معطل قانون اساسی بود .
خواست مردم در آن زمان توجه بیشتر به جمهوری اسلامی ایران بود.
خاتمی به همراه همه آن کسانی که با بیرق اصلاحات آمده بودند ، به دلیل میل بیشتر شان به تملک قدرت و چاپیدن آن از حاکمیتی که خود را مطلق می داند کنار گذاشته شدند .
حیف دانشجویانی که خون شان پایمال شد .
دوران احمدی نژاد دوران انتشار دیپلماسی داخلی به سراسر دنیا بود که با شکست سختی همراه شد . احتمالا حالا هم احمدی نژاد فکر می کند می تواند بر کل عالم تدبیری بیندیشد.
رویکرد دولت احمدی نژاد در کنار گذاشتن سوبسید به کالاها و توزیع عادلانه آن و رقابتی کردن بازار خوب بود.و اگر به ثمر می نشست قطعا می توانست اقتصاد بیمار کشور را از انحصار خاص بیرون آورده و با کاهش حق گمرکی و ورود کالاهای مشابه به ایران و البته شکست شرکت های ظاهرا ملی که خون مردم را می مکیدند درمان کند .
هشت سال توهم مدیریت سرمایه های ایران را به باد فنا داد .
مردم دوباره به دنبال کورسوی امید می گشتند . رای مردم به روحانی ثمره گرانی هاو سوء مدیریت های احمدی نژآد بود . مردم هیچ گاه امیدشان را از دست نداده اند . آدم ها هیچ وقت امیدشان را از دست نمی دهند . آنها همیشه به دنبا رهایی از وضعیت های بغرنج و رسیدن به رفاه و آسایش هستند . هیچ احدی از این ملت سوای از ملت های دیگر ، سوای از بندگان دیگر خدا فکر نمی کند .شاید گرایش های سیاسی باعث شود که مردم گاهی حرف های متفاوتی بزنند . اما این سخنان به معنی گرایش حقیقی شان نیست.
همه به دنبال عدالت هستند.
همه به دنبال آنند که وضع شان بهتر شود.
اما معیار عمل در این بین نباید فکر شخصی یا گروهی باشد . باید ملاک قانون باشد .
وقتی ملاک قانون باشد کسی اعتراضی نخواهد کرد . اگر روحانی می خواهد برای مردم کاری انجام دهد بهتر است اصول قانون اساسی را دوباره بخواند. متمم های قانونی را نخواند ، اصول قانون اساسی را بخواند و با کسانی که در برابر اجرای قانون می ایستند کوتاه نیاید .
اجرای اصل 15 قانون اساسی هم از همان اصولی است که ملت های ترک و کرد و هر کسی با هر ریشه ای - بنا بر گرایش به حفظ هویت خود -خواستار اجرای آن است .خواسته ی نابجا و خلافی هم نیست . قطعا احدی از کشور نمی تواند با آن مخالفت کند . ولی دولت باید در این زمینه اقدامات خود را بسط دهد. باید در راستای اجرای قانون کارهای جدی تر برنامه های جدی تری را عملی کند و به گوش مردم برساند.
در این سالها شکاف های عمیقی بین حاکمیت و مردم ایجاد شده است . حاکمیت به دنبال انقلاب اسلامی ایران است و توجه چندانی جمهوریت نظام نداشته است. مواد قانون اساسی به صورت گزینشی اجرا شده است .
روحانی باید به جمهوریت نظام بیشتر توجه کند . توجه به جمهوریت نظام به معنی استفاده از همه پتانسیل های موجود برای اجرای قانون است . اجرای همین بخش 15 قانون اساسی دشمنان قسم خورده ای را در داخل کشور دارد که توجه چندانی به هویت خواهی قومیت ها در داخل کشور ندارند . بخشی از افراد کشور که گرفتار ناسیونالیسم افراطی اند در پی آنند که نظم اجرای قانون را بشکنند . همانهایی که روز و شب بر علیه قومیت ها مطلب می نویسند . اما غافل از آن هستند که زیر بنای کشور را همین قومیت ها تشکیل می دهند .
نقد قدرت زمانی موثر است که امکان اصلاح و یا اصلاح پذیری و میل به اصلاح وجود داشته باشد.
بو ایل میللت نئچه ایل لیگ قایدالاری سیندیریب صندوقدان اوز ایسته دیگی نوماینده نی چیخارتدیلار.
قدرت نوکر لری چوخ ایسته دیلر میلتی پول نان یا بوش سوزلر ، یالان وعده لر له آلدادیب ، اوز یوللارینا چکیب رای آلسین لار. آما میللت بو ایل هر سری کین دن چوخ آییغ ایدی .
بو ایل میلت دوشمنلری نین بورونی یئره سوخولدی. ثابیت اولدی نئچه میلیارد تومن پول خرج لمگ نن نوماینده اولماق واختی باشا چاتیب.
هله بو سوزی دئمگ تئزدی ،آما من ایندی دن سیزه دئییرم
بو تون اوغرولار ،
بوینو یوغونلار ،
خایین لر ،
خایامال لار
یئر آلتیندان یاسا گئدن لر
لوطفن توبه ایله ییب پیس عمل لریندن ال چکسین لر ، بو یوخسول جاماعاتی بوراخسین لار .
ایش بیلمه ین لر بو ایل ایش باشیندا قالا بیلمز.
هارا بئلی باغلی اولورسا اولسون ایش بیلمه یه نین یئری بورا ده ییل.
بیرینجی یازی.
فرقلی سئچیم
انتخاب مهمترین نقطه اوج گیری یا سقوط افراد در طی زندگی فردی آنهاست.
انتخاب رشته تحصیلی
انتخاب شغل
انتخاب همسر
انتخاب ...
انتخاب...
همه این انتخاب ها در زندگی ما موثرند!
اصلاح می کنم ، همه این انتخاب ها سیر زندگی و کیفیت آن را مشخص می کنند.
علاوه بر این ها یک انتخاب دیگر هم هست که در دنیای امروزی اهمیت بسزایی در زندگی اجتماعی دارد.
انتخاب نماینده ، انتخاب روند قانون گذاری و جهت دهی به قانون در جهت خواست عمومی است.
به عنوان مثال انتخاب جناب دکتر روحانی واکنش ملت ایران به لزوم حفظ اعتدال و جلوگیری از تند رویهای کورکورانه ای بود که به نام ملت ایران در سرتاسر جهان تبلیغ می شد.
این انتخاب در سطوح پایین تر مانند شهرستان و منطقه اهمیت خاصی دارد . چون نقش نماینده در جذب منابع و استفاده از نیروهای متخصص و مجرب ولایق برای اداره یک بخش از مسئولیت های اداری می تواند نیازهای اهالی را بر طرف کند.
مهمترین بخش تاثیر گذاری نماینده در شهرستان و حومه در بخش تخصیص منابع مشهود است.
منابع لازم برای ایجاد اشتغال که باید در جهت اشتغال باید به کار می رفت ،...، سر از جاهای دیگر در آوردند.
افراد شایسته ای که باید به کار دعوت می شدند ... کنار گذاشته شدند.
با وجود آمار های ارایه شده از طرف مسئولان درباره ی بهبود وضع اشتغال دو سه هزار نفری هیچ تاثیر ملموسی در وضعیت اشتغال مشاهده نمی شود.
بررسی وضعیت اقتصادی ، فرهنگی شهرستان و مقایسه آن با دهه های گذشته نشان می دهد وضعیت انتخاب در میان بخش عظیمی از مردم عادی و روشنفکران یا به اصطلاح نخبه ها ی شهرستان گرمی چندان قابل دفاع نیست.
بخشی از تحصیل کرده های ما به جای آنکه درانتخاب هایشان منافع منطقه و شهرستان را در نظر بگیرند ، پی سی خود بوده اند. اینها باعث شدند دوره های چهار ساله از عمر این شهرستان و حومه هدر برود.
هنوز بخش عمده ای از ما نمی دانیم که وظیفه یک نماینده در گام نخست قانون گذاری و قانون نویسی است.
کسی که سواد قانونی نداشته باشد ، نتواند یکی دو جمله در باره لوایح مطرح در مجلس سخن بگوید ، در باب فهم لوایح مطرح شده در مجلس در مقام مخالف یا موافق سخن بگوید ،قطعا نخواهد توانست وظایف منطقه ای خود را به درستی انجام دهد.
کسی که در انجام وظیفه نخست خود در مجلس یعنی قانون گذاری ناتوان باشد در سایر امور مربوط به وظیفه نیز ناتوان خواهد بود.
مجلس جزیره ای ناشناخته یا معمای دیوار های پیچ در پیچ نیست که کسی بخواهد راهش را از میان آن بیابد.
کسی که با پیشنهاد های وسوسه انگیز بخواهد رای جمع کند ، مثلا عین دوره های قبل بخواهد قول فرماندار، بخشدار ، رییس ... را به کسی بدهد، با فریب مردم مستضعف منطقه و پیشنهاد پول به جای رای آنها را فریب دهد یا حتی اغوا کند قطعا نیتش از نمایندگی مجلس رسیدن به خواست های، دیگر نیات دیگری است.
ازاین نوع کاندیدا های نمایندگی نمی توان انتظار خدمت داشت.
کسی که چند صد میلیون تومان خرج می کند ، ... نیتش خدمت کردن نیست.
تبلیغات انتخابات خرج دارد اما که همه کاندیداها این هزینه ها را متحمل می شوند و لی منظور من استفاده ابزاری از پول برای کسب رای است.
مه خوااین نوشته ها ادا