این روزها بحث در باره درصد مالیاتی که افراد باید بپردازند ، در رسانه های مجازی داغ است . رسانه ملی (که بسیاری به دلیل تمایلات جناحی به آن رسانه میلی !!! می گویند )به هر دلیلی کمتر به این موضوعات پرداخته است . البته اهمیت خبر در فراگیری آن نهفته است . موضوعی که عموم مردم در باره آن حرف می زنند و درباره آن بحث می کنند باید در صداو سیمای یک کشور منعکس شود.
یکی از مشکلات دائمی کشور ما فقدان شفافیت در امر اطلاع رسانی است . دولت های ما مصوبات خودشان را یا به اطلاع مردم نمی رسانند یا اطلاع رسانی شان در حد " برگزاری نشست یا تصویب ..." است.
این ابهام ها شایعه سازی را در جامعه تقویت می کند. شفافیت سازی تنها به ضرر کسانی است که از وجود بی عدالتی ها سود می برند و گرنه کدام عاقل شیر پاک خورده ای با شفاف سازی می تواند مخالف باشد.
افزایش 2 درصدی مالیات اصفهان را ...
دولتی که با تدبیر و امید شروع به کار کرد . به سبب فقدان تدبیر امید مردم را در معرض خطر قرار داده است .
بحث انتظارات غیر منطقی دولت از توافق هسته ای کم بود ، این بی تدبیری دولت هم به آن اضافه شد.
سخن دوم :
روحانی در صورتی در انتخابات آینده رای می آورد که کشور قحط الرجال باشد. یعنی تنها کسانی که در دوره های قبلی رای نگرفته اند دوباره در انتخابات شرکت کنند. وعده های خالی دولت در همه عرصه ها از جمله اجرای اصول معطل قانون اساسی ، مبارزه با فساد و رانت های اقتصادی و ده ها مورد دیگر ...
گزارش های گاه و بیگاه دولت و شخص رییس جمهور از نرخ تورم در ایران و عدم مطابقت آن با واقعیات جامعه کذب بودن آمارها را نشان میدهد . یاد سخنان جناب احمدی نژاد می افتم که تورم های نقطه به نقطه اش امانمان را بریده بود. ولی اوضاع فعلا طوری شده است که حسرت آنروز های نحص را می خوریم.
فی امان الله .
کنفرانس با شرکت کشور های چهارگانه ( ایالات متحده امریکا ، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل )و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل شرکای عربی و اروپایی و کشور های G20 و دیگر فعالین صلح طلب برگزار شد.
نکته قابل توجه در این میان علاقمندی کشور های مدافع اسراییل برای حل مشکلات مربوط به فلسطین است . فرانسه از مدافعان سرسخت و حامی بی چون و چرای دولت اسراییل بوده و هست ، تلاش آن کشور برای برگزاری نشست های سیاسی با همه کشور های تاثیر گذار در این زمینه و نیز اعلام اهداف برگزاری این نشست قابل توجه است.
دولت اسراییل درحال خراب کردن روستاهای فلسطینی برای ساخت شهرک هایی برای اسکان یهودیان مهاجر است . چند روز پیش بود که یک فلسطینی در جریان درگیری های بین فلسطینیان ساکن یک روستا و سربازان مسلح کشته شد.
حرف زدن از صلح بدون اشاره به جنایت هایی ادامه دار این رژیم در سرزمینهای اشغالی اهداف اعلام شده در برگزاری این کنفرانس را تحت تاثیر قرار می دهد.
کشور فرانسه مهد سیاست گذاری غربی و هدایت کننده ی جریانات فکری غرب است .تلاش این کشور برای برگزاری این نشست ها و کنفرانس هایی با پرچم های سفید و ادعای صلح طلبی در واقع پوششی برای یافتن راه حل های سیاسی برای بحران هایی است که رژیم اسراییل با آنها روبروست . در این میان اولین گام برای باوراندن هدف صلح جویی این اقدامات مخالفت کشور اسراییل با این اقدامات است . چرا که در غیر این صورت زمامداران غربی نمی توانند مسلمانان ظاهر بین را با خودشان همراه سازند.
محکوم کردن عملی شهرک سازی و تخریب خانه و کاشانه فلسطینا ان ولین گام برای پیروی دولت فرانسه از صلح طلبی می توانست باشد . اما اعتراض دولت های غربی به رژیم اسراییل همیشه در حد حرف مفت ( آن هم با هماهنگی کامل با سران اسراییلی) است .
چهره کریه صلح فرانسوی در کل قاره افریقا قابل مشاهده است . غنایم سیاست استعماری فرانسه در افریقا محرک اصلی اقتصاد فرانسه بوده است .کشت و کشتار ، تجاوز ، غارت ، نسل کشی ، ...
(قتل عام آذربایجانی های قره باغ و اشغال آن)
نمونه ای دیگر از تاثیر حمایت های دولت فرانسه از ارمنستان
این رویکرد فرانسه در اصل خاص فرانسه نیست بلکه به طور کلی می توان آنرا به کل جامعه مسیحی اروپا تعمیم داد. ایدیولوژی مهمترین رکن سیاست گذاری در همه کشور هاست .کشور های غربی سیاسیت های خاص خود را برای گسترش ایدیولوژی های خود ب ه کار می برند. کشور های مسلمان هم همین ایدیولوژی را با تاکید ظاهری بر عدالت گرایی و بینش مسلمانی برای حفظ مواضع قدرت و عمق بخشیدن به زیرساخت های حکومتی به کار می برند .
کیست که نداند فقیرترین کشور های بعد از کشور های تحت تسلط فرانسه در آفریقا همین ملت های مسلمان زیر سلطه حاکمان مسلمان هستند. نماز و روزه و صلوات بر محمد باور های دروغین حاکم مسلمان است . وقتی حاکم مسلمان صلاح بداند خدا را هم در طاقچه قرار می دهد و به جای او حکم کشتار یک ملت و جایگزینی آن با ملت های دیگر را می دهد.
نگاه من از این نوشته ها صرفا نگاه های مبتنی بر ایدیولوژی انسان محور بوده است. اما صرف داشتن ایدولوژی انسان محور برای پیشبرد اهداف صلح جویانه و گسترش دامنه عدالت صرفا با بیان کلمات میسر نیست.
ترور و عملیات های انتحاری و کشتار را نیز روش درستی برای ترویج دین نمی دانم. در عین حال وقتی به اوضاع ممالک اسلامی در آسیا و افریقا نگاه می کنم با وجود حاکمان قدرت طلبی که حیض قدرت دارند ،چشم انداز روشنی برای مسلمانان تحت حاکمیت این امیران مسلمان نمی بینم. ما دامی که انسانیت را در برگهای تاریخ بجویند و به ارزش های انسانی از نگاه کلی توجهی نشود وضع مسلمان بهتر از این نخواهد بود.
انقلاب
انقلاب
و دوباره انقلاب .
کشور های اسلامی همیشه انقلاب ها را تجربه خواهند کرد . انقلاب هایی که به سرانجامی نخواهند رسید.
روز خوش.
بدترین حالتِ انتظار،
همان است که
منتظر میمانیم کسى بیاید و حالمان را خوب کند
ما،
خودمان را باور نداریم...
باید دستِ خودمان را بگیریم،
ببریم تمامِ مکانهایى که پاتوقِ دونفره هاست!
باید خودمان را به رُخشان بکشیم،
تا ببینند میشود گاهى هم تنها بود و از تنهایى لذت برد!
First I repeatedly voice Russian official staffs.
Iran has the right
to a peaceful nuclear program and it can’t be singled out for discrimination.
Second, we need to be aware that Iran is located in a very challenging region.
I’ve told our Iranian partners about that. That’s why Iranian threats made
toward neighboring countries, particularly Israel — threats that Israel can be
destroyed — are absolutely unacceptable. This is counterproductive.
اول من بارها به مسئولین دولتی روسیه گفته ام که
ایران حق داشتن برنامه هسته ای صلح آمیز را دارد.و نمی توان دراین زمینه تبعیض
قایل شد. دوما لازم است بدانیم که ایران در منطقه ی بسیار پرچالشی قرار دارد. من
به شرکای ایرانی مان دراین باره گفته ام.
به همین دلیل است که تهدیدهای ایران نسبت به کشورهای همسایه مخصوصا اسراییل
مطرح می شود- این تهدیداتی که می تواند اسراییل را نابود کند- این تهدیدات
کاملا غیر قابل قبول هستند.این تهدیدات مخل همکاری ها هستند.
* This is not a
proper quote of the Iranian president.
این نقل قول از جانب رییس جمهور ایران برازنده
نیست...
It doesn’t quite matter whether it’s a proper quote or not. It means it’s
best to avoid a wording that could be improperly quoted or could be interpreted
differently. That’s why the focus on Iran does have a reason behind it. I have
no doubts that Iran is compliant with the rules, simply because there is no
proof of the opposite. According to the latest IAEA report, Iran has been
abiding by the commitments it has taken up. True, there are some outstanding
issues but with due patience and friendly attitudes, they can be resolved.
موضوع مهم نقل
قول مناسب یا نامناسب نیست. یعنی آدم
بهتراست که از بیان جملاتی که احتمالا نقل قول های نامناسب یا تفسیر متقاوتی داشته باشه صرف نظر کند . به
همین دلیل هست که واقعا دلیلی بر تمرکز بر
ایران وجود دارد . تردیدی ندارم که ایران
موافق قوانین هست دلیل ساده اش اینست که
ایران دلیلی برای مخالفت با اون ندارد . طبق آخرین گزارش سازمان انرژی اتمی
سازمان ملل ایران به تعهداتش پایبند بوده است . در حقیقت ، برخی موضوعات حل نشده ای هستند که با صبر و رویکرد ها ی دوستانه می توان آنها را حل کرد .
I have a great respect to Iran and a great interest in it. This is a great
country indeed. You don’t often hear this attribute mentioned in relation to
Iran but this is true. This is a country with a great culture, a great history
and a great nation. They are very proud of their country, they have their own
understanding of their place both in the region and in the world, and that’s
something you have to respect. You have grasped the core of the problems.
Iranians are very smart and cunning politicians. To a certain degree, they have
exploited this confrontation with the United States.
من احترام زیادی به ایران قایلم و مناقع زیادی در
داخل آن دارم. ایران واقعا کشور بزرگی
است. شما اغلب این تعریق را در ارتباط با
ایران نمی شنوید و لی این امر حقیقت دارد. این کشور فرهنگ ریشه دار ، تاریخ کهن و
ملت بزرگی دارد. آنها به کشورشان بسیار افتخار میکنند . آنها درک
خاص خودشان را از ناحیه و کل جهان دارند.
و این چیزیه که شما باید به ان احترام بگذارید.(دراینصورت) می توانید علت
اصلی مشکلات را بفهمید. ایرانیان
سیاستمداران بسیار باهوش و حیله گری هستند.
آنها تا حدودی از این تضاد با ایالات متحده امریکا بهره برداری کرده اند.
*They are not only irans…
این تنها در مورد ایران نیست
...
They’re
extremely crafty in this and they do it to tackle their domestic political
issues. When there’s an external enemy it united the nation, but I guess the
U.S. has been employing the same technique.
آنها دراین کار
بسیار مهارت دارند و آنها از این زیرکی
برای قایل امدن بر موضوعات سیاسی داخل استفاده می کنند. وقتی که پای یک دشمن خارجی در میان باشد آنها
ملت شان را متحد می کنند . البته من حدس می زنم که ایالات متحده امریکا نیز از
همین تکنیک استفاده می کند.
After the
collapse of the Soviet Union there have been no external threats that would
allow Washington to dominate the West. There must be a threat so that the U.S.
can protect its allies from it. This position yields political and economic
benefits. If everyone relies on one country for protection, then this country
is entitled to some preferential treatment. So its very important to possess
this status as a global defender, to be able to resolve global issues, even
beyond the realm of foreign policy and security issues. I think the U.S. has
been using Iran for this very purpose, that it is to unite their allies in the
shadow of a real or false threat.
بعد از فروپاشی
اتحاد جماهیر شوروی هیچ تهدید خارجی نبوده
است باعث حکمفرایی واشنگتن به غرب شده باشد.
باید یک تهدیدی باشد که ایالات متحده امریکا متحدانش را از آن محافظت کند. این موقعیت
مزایا ی اقتصادی و سیاسی دارد. اگر
هر کسی برای حفاظت از خود به کشوری
متکی باشد ، دراین صورت این کشور باید امتیازات خاصی بدهد. بنابراین
داشتن این شرایط به عنوان مدافع
جهانی اهمیت بسیاری دارد تا بتواند
موضوعات جهانی را حتی فراتر از حدود سیاست
خارجی و موضوعات امنیتی حل و فصل کند. من فکر می کنم که ایالات متحده امریکا از ایران برای رسیدن به
این هدف استفاده می کند. یعنی جمع کردن
متحدانش در سایه تهدید واقعی یا دروغین.
It’s quite a
complicated issue but it’s not an issue for Russia. We’ve been complying with
our international commitments, including on Iran’s peaceful nuclear program. As
you know, Russia built the Bushehr nuclear power. plant in Iran. We’ve
completed this project and are prepared for further cooperation. Yet, when we
proposed to enrich uranium on Russian territory, our Iranian partners refused
for reasons unknown to us. They argue they will enrich uranium on their own, in
line with existing international regulation. As I said earlier, as long as they
don’t break any rules, they’re fully entitled to do that. We will endorse this
right but we will also remain aware of the concern that other states and the
international community has with full compliance of these rules.
این موضوع بسیار
پیچیده ای است ولی نه برای روسیه . ما
تعهدات بین المللی مان از جمله در باره
برنامه صلح امیز هسته ای ایران را انجام میدهیم ، همچنانکه می دانید ، روسیه نیروگاه هسته ای بوشهر را ساخت، کارخانه
ای درایران . ما این پروژه را تکمیل
کردیم برای همکاریهای آینده هم آماده
هستیم. با این حال ، ما غنی سازی اورانیوم درخاک روسیه را پیشنهاد
دادیم که طرفین ایرانی ما به دلایلی هنوز برای ما
ناشناخته است آنرا رد کردند.آنها اعلام می کنند که می توانند غنی سازی اورانیوم را خودشان بر اساس مقررات بین المللی موجود انجام دهند. همچنانکه قبلا هم گفتم. تا زمانیکه
خلاف قانون عمل نکرده اند می
توانند این کار شا ن را انجام دهند. ما
این حق آنها را تایید می کنیم. اما از
نگرانی های کشور های دیگر و جامعه جهانی
در مورد انطباق کامل آنها با قوانین شان آگاه هستیم .
Can I
clarify something? The thing is, I was asking you not only about the US-Iranian
relations but also about the US-Russian relations. Would you agree that we have
fundamental ideological differences on key issues of international law?
می توانم چیزی
را واضح بگویم؟ موضوع این است که ، من تنها در مورد رابطه های ایران –آمریکا سوال
نمی کردم ، بلکه سوالم در مورد رابط امریکا – روسیه هم بود. موافق هستید که اختلاف های
ایدیولوژیگی بنیادین در مورد
موضوعات مهم قوانین جهانی داریم؟
So right on
the eve of my meeting with Barack Obama, you are pushing me to make some
serious statements…
در این زمانی که در شرف ملاقات با باراک اوباما هستم این سوال صحیحی
است . شما مرا تشویق می کنید تا جملات جدی تری را بیان کنم....
It’s a very
important issue .if the country thinks it has
more rights than others.
این موضوع کاملا مهمی است . اگر کشوری فکر کند که بیش از دیگران حق دارد .
I thought you wouldn’t notice my
deviation. But you did. Indeed, you are very persistent. To date, we don’t have any significant
ideological differences but we have fundamental cultural differences.
Individualism lies at the core of the American identity while Russia has been a
country of collectivism. One student of Pushkin’s legacy has formulated this
difference very aptly. Take Scarlet O’Hara from Gone With the Wind, for
instance. She says “I’ll never be hungry again. This is the most important
thing for her. Russians have different, far loftier ambitions, more of a
spiritual kind. It’s more about your relationship with God. We have different
visions of life. That’s why it’s very difficult to understand each other, but
it’s still possible
فکر میکنم به
جمله انحرافی من توجه نکردید. اما من جوابتان را دادم. درواقع شما خیلی مصر هستید . ما تا این لحظه ،
هیچ اختلاف ایدیولوژیکی مهمی نداریم ،
بلکه ما تفاوت های فرهنگی مهمی داریم.
فردگرایی هسته اصلی هویت آمریکایی را
تشکیل می دهد در حالیکه روسیه کشوری جمع
گرا و دارای نظام اشتراکی است .یکی از دانشجویان
میراث پوشکین این تقاوت را بسیار
ماهرانه شرح داده است . به طور مثال ،
اوسکارلت اوها را (Scarlet O’Hara) را در برباد رفته
در نظر بگیرید . او(خانم) می
وید" دیگر هرگز گرسنه نخواهم ماند" این چیز برای او مهمترین مسئله است
.روس ها جاه طلبی های متعالی متفاوتی دارند ، جاه طلبی هایی بیشتر از نوع معنوی .این نوع رابطه بیشتر در ارتباط با خدا هست. ما نسخه های متعددی از زندگی را داریم. برای همین است که درک همدیگر برای ما سخت تر
است . اما امکان آن وجود دارد.
That’s why
there is international law to create a level playing field for everyone .
برای همین است
که قوانین جهانی سطح بازی سیاسی هر
کسی را ایجاد کرده است .
The U.S. is
a very democratic state, there’s no doubt about that. And It originally developed as a democratic
state. When the first settlers set their foot on the continent, life forged
them to establish a relationship and maintain a dialog with each other to
survive. That’s why America was initially conceived as a fundamental democracy.
ایالات متحده
کشور بسیار دموکراتیکی است . در این مور د
هیچ تردیدی نیست. و این کشور از اول به
صورت یک کشور دموکراتیک توسعه یافت. وقتی که اولین ساکنان به این قاره پا گذاشتند ، زندگی مجبورشان کرد که برای زنده ماندن روابطی را بین خودشان تعریف و گفتگو ها با یکدیگر را ادامه دهند. به همین دلیل است که امریکا در
وهله اول به دموکراسی اساسی امریکا تعبیر
می شود.
With that in
mind, we should not forget that America’s development began with a large-scale
ethnic cleansing, unprecedented in human history.
این ها را در
یاد داشته باشید ، اما نباید فراموش کنیم که توسعه امریکا بعد از پاکساز ی قومی در مقیاس بزرگ
شروع شد که در تاریخ بشر بی سابقه
است .
I wouldn’t
like to delve so deeply into it, but you are forcing me to do it. … When
Europeans arrived in America, that was the first thing they did and you have to
be honest about it. There are not so many stories like it in human history.
Take the destruction of Carthage by the Roman Empire. The legend has it that
the Romans plowed over and sowed the city with salt so that nothing would ever
grow there. Europeans didn’t use the salt because they used the land for
agriculture, but they wiped out the indigenous population.
دوست نداشتم تا
این حد عمیق به مسئله بپردازم ولی شما مرا
به انجام این کار مجبور کردید. زمانی که اروپاییان به آمریکا رسیدند. این اولین
کاری بود که آنها در آنجا انجام دادند و شما باید
در این مورد صادق باشید. داستانهای زیادی در مورد
این گونه حوادث در تاریخ بشریت
وجود ندارد. ویرانی شهر کارتاژ (Carthage) را بوسیله امپراتوری
روم در نظر بگیرید. شرح ماجرا اینگونه است که رومیان آنجا
را با گاوآهن شخم زدند و در زمین
هایش نمک کاشتند تا هیچ چیزی تا ابد در آنجا نروید. اروپاییان از نمک استفاده نکردند ، چون آنها از زمین ها برای کشاورز استفاده میکردند
ولی آنها جمعیت بومی را پاکسازی کردند.
Then there
was slavery and that is something that is deeply ingrained in America. In his
memoirs, Secretary of State Colin Powell revealed how hard it was for him as a
black man, how hard it was for him to live with other people staring at you. It
means this mentality has taken root in the hearts and minds of the people and
is likely to still be there.
بعد از آن برده
داری رایج شد و این برده داری چیزی است که عمیقا در ذات امریکا ریشه دارد. کالین
پاول وزیر خارجه درخاطرات روزانه اش اعلام کرد
که سیاه بودن او برایش چقدر سخت بوده است ، چقدر سخت بوده است زندگی با افزاد دیگری که خیره به تو نگاه می کنند. معنی اش این است که این
طرز فکر در قلب ها و ذهن های مردم
ریشه دارد و احتمالا حالاها در
آنجا خواهد ماند.
Now take the
Soviet Union. We know a lot about Stalin now. We know him as a dictator and a
tyrant. But still, I don’t think in the Spring of 1945 Stalin would have used a
nuclear bomb against Germany had he had one. He could have done it in 1941 or
1942 when it was a matter of life or death but I really doubt he would have
done it in 1945 when the enemy had almost given up and had no chance to reverse
the trend. Now look at the U.S. They dropped the bomb on Japan, a country that
was a non-nuclear state and one that was very close to defeat.
حالا ایالات
جماهیر شوروی را در نظر بگیرید . اکنون اطلاعات زیادی درباره استالین در دست
داریم. ما او را به عنوان دیکتاتور و مستبد می شناسیم .با این وجود ، فکر نمیکنم
استالین در بهار سال 1945 اگر
بمب اتمی در اختیار داشت از ان بر علیه آلمانیها استفاده میکرد. او می
توانست این کار را در سال 1941 یا 1942 انجام دهد
یعنی زمانی که موضوع مرگ یا زندگی در میان بود اما من واقعا تردید دارم که او در سال 1945 هم این کار را می کرد یعنی زمانی که دشمن تقریبا مسلط شده بود و شانسی برای تغییر جهت
باد نبود. اکنون به امریکا نگاه
کنید، آنها بمب را بر روی ژاپن انداختند ،
کشوری که بمب اتمی نداشت و شکست آن نزدیک بود.
So, there
are big differences between us but it’s quite natural that people with such
differences are determined to find ways to understand each other better. I
don’t think there is an alternative. Moreover, it’s not by chance that Russia
and the U.S. forged an alliance in the most critical moments of modern history.
That was the case in World War I and World War II. Even if there was fierce
confrontation, our countries united in the face of a common threat, which means
there’s something that unites us. There must be some fundamental interest that
brings us together. That’s something that we need to focus on first. We need to
be aware of our differences but focus on a positive agenda that can improve our
cooperation.
بنابراین تفاوت های بزرگی ین ما وجود دارد اما این کاملا طبیعی است که مردم درای این گونه اختلاف ها در صدد راههایی برای درک بهتر همدیگر
باشند. فکر نمی کنم راه جایگزینی باشد .
علاوه برآن .، این اتفاقی نیست که روسیه و
ایالات متحده امریکا در حساسترین
لحظات تاریخ معاصر با هم متحد شده
اند. این اتفاق در جنگ جهانی اول و جنگ
جهانی دوم افتاد.حتی با وجود تضاد های
شدید ، کشور های ما در برابر تهدیدات
مشترک متحد شد این اتحاد به این معنی است که چیزی هست که ما
را متحد میکند. باید چندین منافع اساسی
مشترکی باشد که ما را دور هم بیاورد.
ضروری است که اول روی اینها تمرکز کنیم. آگاهی از تفاوت ها و اختلاف هایمان لازم
است اما
تاکید بر نکات مثبت می تواند
همکاری های ما را بهبود بخشد.
America and
Russia’s relations with the US are important issues for our network, largely
because Americans make up most of our audience. If you simply look at our
website’s hit statistics, you’ll see that most of our audience comes from
America, so anything related to the US is a key topic for us. And here is
Anastasia Churkina, who has specially come over from New York for this meeting.
She works at our US-based channel, RT America, which caters to an American
audience and focuses specifically on American issues. Is that right, Anastasia?
روابط امریکا و روسیه برای شبکه ما یک موضوع مهم است . عموما به این
دلیل که امریکایی ها اکثر مخاطبان ما را
تشکیل می دهند. اگر تنها به آمار تیک
خورده وبسایتمان نگاهی بیندازید خواهید دید که
اکثر مخاطبان ما از آمریکا می آیند بنابر این هر چیز مربوط به امریکا
برای ما موضوع مهمی محسوب می شود .
و این آناستاسیا چورکینا (Anastasia Churkina) است که از نیویورک برای
این ملاقات امده است . او در کانال
امریکایی ما –شبکه تلویزیونی آر تی
آمریکا- کار می کند که خبر
هایی را برای مخاطبان امریکایی ارایه میدهد و توجه خاصی به موضوعات و مشکلات
امریکا دارد . درسته آناستاسیا.
ایس پاسیوا. (به
زبان روسی یعنی ) بله متشکرم.