/rss" />
موران
رصد و نقد ،دفاع از حقانیت و آبادانی


3 +3+ ایران آراسیندا اولان را ضیلیق لار. سیاسی اویون لارین قائیده سین و روالین ده ییش دیریر.

فا. توافق 3+3+ ایران  قوائد بازی سیاسی را  تغییر می دهد.
دونن کی سوزلر ، دونن جاماعاتی راضی ائله سی دی ده! ایندی اونلارین راضی لیق لاریندان سونرا ، 5 آیری دولتین نظرینده سیاسی مسئله لر ده  گوز قاباقیندا ساخلامالیسان!
فا. رویکرد های دیروز  می توانست توده های داخلی کشور را قانع کند! اما سیاست امروز علاوه بر مقبولیت نزد عموم مردم  5 کشور خارحی را نیز  مد نظر قرار دهد.
 
سیاسی دوشونجه لرین  نئجه بیان اولونماسی ، نئجه جاماعاتا سس لنیلمه سین دن یا  دا، نئجه آیری اولکه لرین  باش اداملارینین  بین مه سین نن  ساده دیر. بو را ضیلیق ایرانا و ایران سیاستچی لرینین بیرینه   بیر فورصت و مین ده نه تهدید دیر.

راضی لاشما نین اصیل یازیسی:
ایران اونلارین راضی اولماق لاری اوچون هر ایش گورمه لیدیر. اوندان سونرا اونلار راضی اولسالار بعضی تحریم لری آرادان گوتوره جک لر . راضی اولسالار...




+0 به یه ن
یاییلیب : چهارشنبه 27 خرداد 1394 | یازار : تانیش | بؤلوم : موران/Muran | 0 باخیشلار
عکس زیر را به یاد روزهایی آپلود می کنم که ...
که یک نفر از آغاز مجلس فریاد می زد"مرا ... فرستاده است ".

یادش به خیر



+0 به یه ن
یاییلیب : پنجشنبه 21 خرداد 1394 | یازار : تانیش | بؤلوم : آچیق سوز/Open Talks | 0 باخیشلار
در زندگی انسان لحظاتی وجود دارد که او باید از میان   بیان حقیقت یا  اختفای آن ( در نهایت کتمان آن) یکی را برگزیند. بالطبع  انتخاب هر یک از این رویگردها به مسیر کاملا مخالف منتهی می شود. بیان حقیقت در  بین حکمرانان فاسد گذشته با رنج و سختی  مدافعان حقیقت  همراه بوده است. اما حقیقت در بند حکمران و زندان و رنج و فلاکت  فرد نیست ، حقیقت باید ، صرف نظر از عکس العمل های متعاقب آن ، عینا همانطوری که هست بیان شود. نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.

درک حقیقت یک موهبت الهی
و بیان آن یک وظیفه شرعی و انسانی است.


حقیقت باید به هر بهایی که باشد ، در میان افراد مطرح شود . هر دو ، کسی که حقیقت را بداند  و نگوید و کسی که تلاشی برای درک حقیقت نکند ، مثل گوسفند خواهد مرد. گوسفند چهار پایی که وظیفه اش نشخوار کردن علف و خوابیدن است ، هیچ وقت به ماهیت  خود پی نخواهد برد. 

هویت خواهی یا هویت طلبی یا حفظ هویت  یا هر اسمی که شما بر روی آن بگذارید یکی از  بنیان های بشری بوده و حفظ و نگهداری آن وظیفه همه نسل هاست . قبول یک حقیقیت و کتمان آن از سوی افراد ، جریان های قدرت یا ایدیولوژی ها یک چیزی جداگانه است . گاهی حکومت ها اصلا حقی را برای کسی قایل نیستند و جلوی هر گونه  مطرح شدن آن را در جامعه می گیرند. من به بر داشت های افراد دراین باره  نمی پردازم ، چون نمی خواهم جانبداری کسی را بکنم.

اساس حکومت اسلامی بر دو چیز است : اول قانون اساسی  و دوم  ولایت فقیه .
یا نه شاید تعبیر شما شاید این باشد که کلا یک چیز است ولایت فقیه . 
من  قانون را قبول دارم و  ولایت فقیه را هم .
اما آنچه می خواهم بگویم  در ارتباط با رویگرد های این دو نهاد  اسلامی  نسبت به  حق یک ملت است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این حق هویت خواهی و حفظ آنرا به رسمیت شناخته است . اما با گذشت این همه سال از انقلاب برخواسته از خون پاک شهیدان  و جمهوری اسلامی هنوزاین قانون اجرا نمی شود. 
خواسته ملت  را به صورت واضح بیان می کنم" حق ملت در حفظ هویت فرهنگی و زبانی خود  ، فراهم آوردن شرایط  تدریس زبان های قومی در مدارس  بر اساس مفاد قانون اساسی ، نه یک کلمه بیشتر  و نه یک کلمه کمتر ."
این حق  ربطی به کشور های خارجی  ، کشورهای همسایه  و آمریکا و کاناداد و ... ندارد . این حق در متن قانون اساسی موجود است.  پس بیخودی سعی نکنید  سخن مرا به انحراف بکشید.

اما در مورد ولایت فقیه باید بگویم ،  ولایت فقیه  دنباله روی  منش ها و اعمال عادلانه  متدینین در گذشته است . دنباله روی حرکت امامان  و انبیاء. پس در این صورت هم تضادی بین  اعاده حق مسلم انسانی  و پاسداشت فرهنگ  و زبان یک ملت و وظایف ولایت فقیه وجود ندارد. خدا  در هیچ کتابی  هیچ قوم و قبیله ای را برتر از قوم و قبیله دیگری ندانسته است.هیچ وقت اجازه ریشه کن کردن هویت یک ملت را به کسی نداده است . اگر قرار بود که خداوند متعال قوم و قبیله ای را بیافریند و دوباره یکی از جانشینان او  این قوم و قبیله و زبان و هویت آنها را ریشه کن کند.

بی توجهی به فریاد ها و کمک خواهی های  کسی که در حال غرق شدن است ، درست عین این است که  او را با دستمان خفه اش کنیم. خواه این بی توجهی به صورت آگاهانه باشد یا نا آگاهانه .

ما همه هستی مان ، جانمان را در راه کسی  که دلش برای ما بسوزد می دهیم ،و ...


ادامه دارد...


مبارزه با قاچاق سوخت در مرز های  جنوب شرقی کشور  از طریق سهمیه بندی سوخت ، بحث جلوگیری از افت کیفیت نان نانوایی ها با افزایش قیمت نان ،  هدفمندی  یارانه های پرداختی دولت  به اقشار هدف تنها چند نمونه از استدلال های دروغین و فریب کارانه دولت  قبلی برای اندوختن ثروت و  انتقال بار مالی ولخرجی دولت احمدی نژآد به  دوش مردم بود . 
بحث با محاسبه ارزش خدمات و کالاهای ارایه شده به قیمت دلار  و  بهای این خدمات و کالاها در بازار های جهانی ادامه یافت. همه ما می شنیدیم که می گفتند بهای بنزین در  فلان کشور  چندین بار بیشتر از ایران است !!
 دولت قبلی قیمت های عرضه خود را به مردم بر حسب دلار حساب کرد ، ولی وقتی نوبت به  حقوق و مزایا رسید  واحد پول ملی را به رخمان کشید و خام مان کرد .

بحث خروج اقتصاد از چنگال دولت و دولتمدار  و سپردن چرخه های اقتصاد به دست مردم  شعارهای خوبی بودند که یا به دلیل  نیت های سوء در آنها یا به دلیل ندانم کاریهای مسئولان قبلی هیچ یک از آنها حاصل نشد. ملت روز به روز فقیر تر شدند. 

بحث تقسیم ناعادلانه سهام کارخانه ها ، ...

نوشتن از احمدی نژآد دیگر دردی را حل نمی کند .احمدی نژآد آدمی بود که با همه جسارتش  با رای امثال من روی کار آمد  ، هشت سال رویای حکمرانی بر جهان را در سر پروراند و رفت . هنوز که هنوز است فکر می کند می تواند  و البته روزی می رسید که زمام امور دنیا را به دست می گیرد! او آگاهانه تکه های نان خالی را از سر سفره ملت دزدید.

 اما بحث دولت تدبیر و امید  روحانی هم  گویا همان روال فوق را دارد.
دولت تدبیر و امید !!روحانی   مصمم شد :
با جمع آوری پول از بازار و  گرفتن پول های معلق از دست مردم  و بستن راه  وام مسکن و ... ( هر ماده ای که به توزیع پول مربوط باشد ) تورم  را  کاهش دهد. ادراک دولتی ها درباره ی این مسئله ساده است ، وقتی کالایی خریدار نداشته باشد ، امکان گران شدن آن منتفی می شود.یعنی دیگر اصلا امکان ندارد کالایی که به فروش نمی رسد  گران شود.

بعد نوبت به ارایه آمار صد روزه رسید . شخص رییس جمهور می گفت که تورم در این چند سال یک رقمی شده است . حتی ایشان به ملت تبریک هم گفتند . اما ... وقتی که پولی نباشد ، وقتی که شهروندی نتواند یک لیتر شیر برای بچه اش بخرد ، حتی اگر تورم صفر هم باشد ، چه فرقی به حال او می کند.

قرار شد یارانه افراد مرفه جامعه، کسانی که حقوقشان بالای دو میلیون و پانصد هزار تومان بود قطع شود .بعد از کلی مخارج و کش و قوس های فراوان دولت در نهایت اعلام کرد که قصد ندارد یارانه افراد مرفه را قطع کنند ؛ خوب لابد آنها بیشتر از مردم عادی به این پول های خرد نیاز داشتند !!!

 در سکوت کامل رسانه ای  ، امتیازهای انشعاب برق  10 برابر شد.

 قیمت کالاهای مصرفی افزایش نیافت ، ولی مقدار کالاها کاهش یافت و به میزان مطلوب کارخانه دارها رسید . مثلا  قیمت قالب پنیری که قبلا  هزار تومان فروخته می شد ، افزایش نیافت ، و به جای آن روی قالب نوشتند : وزن خالص + آب  = 200 گرم.

سهمیه بنزین  خودروها حذف شد. نفت  این ثروت ملی (!!!!!!!!!!!!!!!!) به بهای عادلانه ای به مردم فروخته شد.
قیمت نان افزایش یافت. سهمیه بندی های آرد و نان به روال عادی برگشت . ماجرای کم فروشی و رانت خواری دوباره رونق گرفت.
خودروهای ملی (!!!)گران شدند. چون دلار گران شده بود.

...
 ؟؟؟
مخارج سرسام آور دولت  را خود دولت و حکومت باید بپردازد.
دولت قصد دارد مالیات ها را سر و سامان دهد . استدلال دولت اداره سایر کشورها از محل درآمد های مالیاتی است . آما آیا دولتمردان ما بحث های مصرف مالیات ها را در کشور های فوق خوانده اند ؟
آیا  ملت ما ماهانه بیکاری ، آموزش و پرورش رایگان، بهداشت  رایگان ، فراورده های لبنی مصرف روزانه با قیمت منصفانه  و ... هزاران مزایای پرداخت مالیات توسط شهروندان را  تجربه خواهد کرد ؟؟
جواب این سوال با وضعیت فعلی قطعا  منفی است . دولت روحانی  به خودش بیاید . 


یارپاق لار : 1 .. 12 13 14 15 16 .. 36


Powerd By : ARZUBLOG.COM