/rss" />
موران
رصد و نقد ،دفاع از حقانیت و آبادانی
شرایط انتخاب شهردار در قانون و شهرستان مغان(گرمی)


بند1 ماده ۷۱ این قانون شوراها قانون اصلاحی ۱۳۷۵: اولین وظیفه شورای اسلامی را انتخاب شهردار برای مدت چهار سال عنوان می کند .در تبصره ۱ و ۲ و ۳ و ۴ این بند بر نحوه انتخاب شهردار و ویژگی های آن تأکید شده است.


اما در شهرستان گرمی ، بعد از  استعفای خدارحیم شکوهی شهردار سابق گرمی در آبان ماه  92  شورای اسلامی شهر گرمی  رسول حسن زاده را به عنوان سرپرست شهرداری شهر منصوب کردند.
 
شورای اسلامی شهر که بعد از  تقلای دو ماهه برا ی انتخاب شهرداری موفق به یافتن فردی مطابق میل اعضای شورای شهر نشده بودند تصمیم گرفتند از بین نامزد های احتمالی جناب حسن زاده را به عنوان شهردار انتخاب کنند.


اما  در باب وظایف شهرداری باید گفت :
ماده 55 - وظایف شهرداری به شرح ذیل است:
1 - ایجاد خیابانها و کوچه‌ها و میدانها و باغهای عمومی و مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه.

سه سال از انتخاب جناب شهردار می گذرد در این سالها شهردار به همراه شورای شهر تلاش شان را می کردند تا پروژه  راههای اصلی را که  مسکوت مانده است عملی کرده و در جهت تسهیل  عبور و مرور مردم  تلاش کنند.
یکی از این پروژه های  چهار راه مرکزی شهر به طرف موجره .
دوم راه ارتباطی اسلام آباد به اله درق  که به دلیل  عدم دقت شهرداری و شوراها  همانطور مانده است .


2 - تنظیف و نگاهداری و تسطیح معابر و انهار عمومی و مجاری آبها و فاضلاب و تنقیه قنوات مربوط به شهر و تأمین آب و روشنایی به وسایل‌ممکنه.

از لحاظ بهداشتی  خیابانها و کلا معابر شهرستان گرمی وضعیت مطلوبی ندارد. هرازگاهی ماموران خدماتی شهرداری  لجن های ته جوی را جمع آوری و تا خشک شدن آنها و کشیده شدن بوی آنها به کنار جوب ها می ریزند تا خدای نکرده هنگام حمل شان دچای گاز گرفتگی نشوند ! هیچ کس به فکر  همشهریان یا رهگذران بیچاره ای که باید این بوها را تحمل کنند نیست !
یادم هست قدیمها  سوپورگه چی های زحمت کش شهرداری  بعد از نماز صبح خیابانها را جارو می کردند.
دریغ از آن روز های خوب ! خوب البته شاید بهداشت خیابانها دیگر مهم نباشد .
یا شاید عده ای از ماموران شهرداری که متاسفانه بنا بر رابطه به استخدام شهرداری در آمده اند ، این کار  را برایشان قبیح باشد !!

همین امروز صبح راننده نیسان زباله بر شهرداری که ماشین را در وسط خیابان جانبازان  پارک کرده بود در واکنش به اعتراض رانندگان تاکسی مسیر فرمودند که" ماشین دولت است که در خیابان دولت ایستاده !!!"

‌تبصره 1 - سد معبر عمومی برای کسب یا سکنی یا هر عنوان دیگر ممنوع است و شهرداریها موظفند از آن جلوگیری کنند.

الحق در این باره ماموران شهرداری برخورد قاطعی با برخی از  سد عبوری ها دارند .ماموران سد معبر شهرداری باید برخورد بسیار محکمی با دست فروش های دوره گرد از شهر های دیگر که ترددشان علی رغم تاکید ما در این رابطه و عدم برخورد قاطع نیرو های نظامی برخورد کنند ، چرا که به حساب دو دوتا  بساط پهن کردن های آنها (طی مسافتی هزار کیلومتری و فروش چند کالای چمدانی نمی تواند دلیل خوبی برای ورود آنها به منطقه باشد).



7 - حفظ و اداره کردن دارایی منقول و غیر منقول متعلق به شهر و اقامه دعوی بر اشخاص و دفاع از دعاوی اشخاص علیه شهرداری.
8 - برآورد و تنظیم بودجه و متمم بودجه و اصلاح بودجه و تفریغ بودجه شهرداری و تنظیم پیشنهاد برنامه ساختمانی و اجرای آن پس از تصویب‌انجمن شهر یک نسخه از بودجه مصوب و برنامه ساختمانی به وسیله فرماندار یا بخشدار به وزارت کشور ارسال می‌شود.
9 - انجام معاملات شهرداری اعم از خرید و فروش اموال منقول و غیر منقول و مقاطعه و اجاره و استیجار پس از تصویب انجمن شهر با رعایت‌صلاح و صرفه و اصول مزایده و مناقصه طبق قانون محاسبات عمومی.
...

18 - تهیه و تعیین میدانهای عمومی برای خرید و فروش ارزاق و توقف وسایط نقلیه و غیره.

...
 
موارد دیگری از قانون هستند که بحث های جدی در باره آنها وجود دارد . بطور کلی باید به عرض شما  برسانم که  متاسفانه  به نظر می رشد که  عمل به مسئولیت ها در این شهر خیلی جدی شمرده نمی شود  چندانکه اگر رییسی یا معاونی
یک روز
دو روز
یا حتی ماهها  به اداره ای نرود ،آب از آب تکان نمی خورد . فلسفه وجود مدیر مدیریت در ادارات و  مشاهده اقدامات انجام شده است .وگر نه اگر آبدارچی محترم اداره را هم به جای رییس بگذاری  بلد است که چطور ریاست کند. کی می تونه در اداره به او بگه که رییس نیست ؟؟

بهتر است اعضای شورای شهر دوباره از شهردار در باره برنامه های آتی  شهردار برای شهر و آبادانی  مسئولیت ها یش بپرسند.
 یا نه  بهتر است از شوراها پرسید که در این سالها چه اقدامات قابل توجهی برای شهر انجام داده اند.



این حرفها را به کل مسئولین بلند پایه شهرستان بسط دهید ببینید که کدامیک وجودشان برای این شهر کیمیاست و کدامیک از آنها خدای نکرده  غیبت شان از اداره و مسئولیت چندان توفیری در حال مردم ندارد .






                           عکس جنبه تزئینی دارد .
 




آردینی اوخو
+0 به یه ن
یاییلیب : پنجشنبه 7 آبان 1394 | یازار : تانیش | بؤلوم : آجی بیغچا/Bitter Basket | 0 باخیشلار


 محدوده ی منطقه آزاد تجاری تا 48200 است.






وجود نظم در یک جامعه نیازمند شفاف سازی قانونی وظایف و حدود جرم و اختیار  و  بازرسی مداوم وجود شرایط و برخورد با خاطیان از قانون است .

وظیفه قوه ی قضائیه در امر مبازره با بی قانونی و جلوگیری از فساد بیش از همه قواست .چرا که قوه قضائیه و البته نیروهای انتظامی خط مقدم اجرای قانون و مبارزه با  اخلال گران قانون و تعدی به حقوق شهروندان است .
درست است که نیروی انتظامی در خطی مقدم از قوه قضائیه اعمال وظیفه می کند اما باید در نظر داشت که همه زحمات و کوشش های شبانه روزی نیروی انتظامی در حراست از نظم و قانون مستلزم  برخورد قاطعانه قوه قضاییه است.
به عنوان مثال اگر نیروی انتظامی دزدی را بگیرد و برای محاکمه میزان جرم و مجازات عمل به قوه قضائیه تحویل دهد  در این صورت اگر قوه قضائیه  از روی اقتدار قانونی حدود جرم را مشخص و مجازات را با قدرت اعمال نماید ، و مجرم مشمول عفو  قرار نگیرد ، به احتمال یقین تاثیرش به مراتب بیشتر از موقعی خواهد بود که انبوه خلاف کاران در سایه ی مدارای قوای فوق یا به علت ضعف قانونی در جامعه جولان دهند.

یا در نمونه دیگر ، رییس جمهور یک کشوری یک مملکت اسلامی در صحن علنی مجلس نام یک شخص را  در زمان "بگم بگم " با عنوانی که مستحق رسیدگی قضایی است می برد ،اما قوه قضائیه بی توجه به قول صریح قانون به این امر رسیدگی نمی کند . مشخص نمی شود که آیا این شخص مسئول همین طور الکی این حرف را زده است یا اینکه  قضایایی در باره تاراج بیت المال اتفاق افتاده است ؟

اگر در زمینه ی قوانین  برخورد با قاچاقچیان مواد افیونی ضعف قانونی وجود دارد  که باعث می شود تبهکاران در سایه نبود مشخص قانون  افراد جامعه را به منجلاب اعتیاد بکشانند و خانواده هایی را داغدار کنند و راست راست در خیابانهای شهر بگردند ، وظیفه قوه قضائیه است که خلاء قانونی را با همکاری قوه مقننه  برطرف و امنیت را در سایه اقتدار قانون  برقرار نماید.

قوه قضائیه باید نهادی باشد که مظلومان بتوانند برای رفع ظلم و تعددی به حقوقشان به آنجا مراجعه کنند.نه جایی که هر عملی از شکوائیه  نیازمند پرداخت پول باشد.در این صورت بدیهیه ! کسی که پول کافی نداشته باشد نمی تاند در محاکم قضایی اعاده حق کند. اعاده حق هم مستلزم پرداخت هزینه شکواییه ، دادرسی ،... ده ها هزینه دیگر است . مثلا فرض کنید که کلاهبرداری مبلغ یک میلون و ... تومان از کسی کلاهبرداری کرده باشد ، میزان پولی که شاید از نظر کارشناسان قوه قضائیه پول کمی باشد آما از نگاه مظلوم تمام هستی اش برباد رفته است.شخص مظلوم در این صورت یعنی در شرایط فعلی نمی تواند اعاده حق کند ، چون هزینه دادرسی (شاید بهتر باشد از این به بعد ترتیب این کلمه یا معنی آنرا در لغت نامه ها عوض کنیم) زیاد است .چون زمان دادرسی و رسیدگی به پرونده آنقدر زیاد است که آدم موهاس سرش سفید می شود تا به نتیجه ای برسد تا حکمی صادر شود.

می دانم که در این مملکت کسی این حرفها را به حساب نمی آورد.چون کسی که در این موقعیت قرار داشته باشد ، دستش به بالایی ها بند نیست .چون صدایش به هیچ جایی نمی رسد.
کسی که باید به این امور بپردازد قوه قضائیه است آنهم که سرگرم رسیدگی به فساد های میلیاردی است که به دلایلی یا بی اطلاع بوده اند در زمان جرم  خاطی را دستگیر کنند و یا این که چون طرف وزیر بوده ، یا دستش به مسئولان گردن کلفت بند بوده نتوانسته اند دستگیرش کنند یا مصلحت نبوده ، امان از این مصلحتی که دستور خدا را هم زمین گیر می کند.

درد زیاد است ، اما کو گوش شنوا؟؟


+0 به یه ن
یاییلیب : دوشنبه 26 مرداد 1394 | یازار : تانیش | بؤلوم : آجی بیغچا/Bitter Basket | 0 باخیشلار
25 مرداد 1391- منطقه ی زلزله زده ی ورزقان-آذربایجان شرقی







فرق بین کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در چیست؟
سطح استبداد و فقر و بی عدالتی و تبعیض در  کشورهای اسلامی بیشتر است؟ یا کشور های غیر اسلامی ؟
چرا  با این همه ادعا ، با این همه دبدبه و کبکبه  شکم های ما مسلمانان  خالی ، همه مان ناراضی هستیم و از  بی عدالتی ها می نالیم!
چرا اکثر کشور های مسلمان عقب مانده اند!
چرا فساد در بین کشور های اسلامی این همه فراگیر و محکم است !!
چرا تعداد آدم هایی که دلشان برای همنوع بسوزد ، - در گیرو دار  نزاغ های خیابانی که آدم هایی  در حال مرگند ، چرا کسی جرعت نمی کند ، این آدم های در شرف مرگ را در یابد؟ چرا تعداد این آدم ها ی  نترس کم شده اند؟
چرا  در کشور های اسلامی می توان از خدا حرف زد ولی نمی توان به حاکم وقت انتقاد کرد؟
چرا در کشور های مسلمان ، مسلمانی به نماز و روزه تفسیر می شود و حرفی از تاثیر این عبادات در افراد گفته نمی شود؟
چرا هر چه مقام است  در بین زمامداران تقسیم می شود؟ چرا کسی خارج از این گود قدرت انتخاب نمی شود؟
چرا  اکثر جوانان مسلمان  گرایششان به فساد و تباهی سکس و بی بند و باری این همه شدید تر از  دیگر افراد غیر مسلمان است ؟
چرا  اهمیت پول و پارت و سفارش  و ... زیاد تر از توانایی ها و لیاقت های افراد است.
چرا  مسلمانان این همه همدیگر را  با عملیات های انتحاری یا شهادت طلبانه می کشند .
چه تعداد  مسلمان  چه تعداد مسلمانان دیگر را کافر نمی خوانند.
بهشت کجاست ! ملاک بهشت و جهنمی بودن افراد  انسانیت آنهاست یا  نسب و طایفه شان ،علائمی که بر سر دارند.
چرا باید  ...
...
...
چرا  دینداران دروغین اینقدر خدا را   در تقید دوست و دوستبازی و ... می بینند. مگر ترازوی خدا هم  با امتیازبندی  کار می کند . مگر معیار و ملاک خدا برای بندگی حق چیزی سوای از عدالت ، انسانیت است.

این همه پیامبر برای چه نازل شدند؟؟
برای آنکه کتاب هایشا ن را در بین مردم رواج دهند ؟
برای انکه تفکراتشان را از زبان خدا  برای مردم بگویند ؟؟
مگر خدا پیامبران را برای اصلاح انسانها  و درک حقیقی انها از هدف آفرینش ، اطاعت در برابر خدا  و عدالت ارسال نکرد ...
چند درصد تعبیر هایی که از دین ارایه می شود ، واقعا منطبق بر دین است؟
چند درصد کارهای ما سیاسی کاری ، سیاه نمایی !!! سفید نمایی !! و ... است؟


اسلام و اساس آن آنقدر محکم و استوار است که اگر اجرا شود ، نیاز به تبلیغ نخواهد داشت. 
اسلام   این اعمال ناشایست یا این بمباران های بی هدف ، این همه سیاسی کاری دروغین و فریبکارانه ، این همه  بی عدالتی نیست.
اسلام در یک چیز نهفته است .
توحید ، عدالت 
نبوت انبیاء  برای رساندن پیام خدا به مردم بود ، برای آنکه  مردم به آنچه می شنوند گوش دهند و از آن درس بگیرند. آنرا عمل کنند.  برای آن نبود که  قدیسه ای در مقابل خدا علم شود...
تا وقتی زمین می لرزد ، تا وقتی ترس دلتان را می گیرد ، به خدا پناه ببرید. تا وقتی نان خواستید تا وقتی سرتان در د کرد تا وقتی  نا امید شدید به خدا پناه ببرید ...
خدا بزرگتر از آن است که اجرای عدالتش را به سفارش این و آن  لنگ کند.
 من از شر شیطان به خدا پناه می برم . 
خدایا به امید تو .



یارپاق لار : 1 2 3 4 5


Powerd By : ARZUBLOG.COM